آسیب های رهبری
نوشته: عبدالباسط خالد
چگونگی بهبود یافتن یا بدترشدن اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جوامع و سازمانها مربوط و منوط به شخصیت رهبران و قیادت های فکری، سیاسی و اقتصادی آنهاست، آسیب های رهبری تنها آسیب های در سطح یک فرد نیست، بلکه هزینه آنرا تمامی افراد یک جامعه و یا سازمان می پردازند که در تحت رهبری یک قاید فاقد شخصیت عالی کار و فعالیت میکنند.
از بزرگترین آسیب های رهبری، انتخاب رهبران فاقد شخصیت عالی است، سپردن مسوولیت سنگین رهبری به افرادی که شخصیت عالی نداشته باشند، سبب چالش های زیادی هم برای خود وی و هم برای جامعه و سازمان میگردد.
زیرا مسولیت سنگین رهبری، فشارهای روحی-روانی زیادی بر فرد وارد میسازد، عقب افتادن کارها، تنبلی افراد زیر دست، نقدهای بیجا، توقعات زیاد زیر دستان و… همه بالای فرد فشار میاورد، حالا اگر قاید یا رهبر شخصیت عالی نداشته باشد تا وی را در شرایط سخت استرس زا حمایت کند، به شکل طبیعی حد اقل به سمت یکی از این مسیرهای خطرناک میرود، من نام آنها را گذاشتم آسیب های رهبری، این موارد عبارت اند از:
احساس تکبر و خود بزرگ بینی:هرگاه فرد فاقد شخصیت عالی در جایگاه رهبری قرار بگیرد، بخاطر نداشتن عزت نفس، احساس میکند حالا فردی متفاوت از دیگران هست، حالا به جایگاهی دست یافته که دیگران مجبور اند از وی اطاعت کنند، خود را از دیگران متفاوت بلکه برتر دانسته واین امر سبب میشود، به یک نحوی متکبر و خودبین شود.
ماجراجویی خطرناک: یعنی فرد فاقد شخصیت عالی پس از قرار گرفتن در جایگاه رهبری، برای آنکه ثابت کند از فردی جلوتر از خودش فعال تر و کارکن هست، دست به اقدامات ماجراجویانه زده، چه بسا این ماجراجویی ها خیلی هم درد سر ساز و خطرناک باشد
احساسات دردناک تنهایی: فرد قاقد شخصیت، پس از رهبر شدن، احساس میکند، دیگران به این دستاورد وی به دیده حسادت می نگرند، از این رو از آنها دلخور شده و احساس بسیار بد تنهایی میکند، چه بسا دیگران را متهم به رفقای نیمه راه بودن ساخته و از آنها دوری بجوید.
روابط نامشروع : از آسیب های خطرناک رهبری هست، فرد فاقد شخصیت عالی، در مقابل فشارهای روحی تاب نیاورده بخاطر تخلیه این فشارها بر خودش، دست به اقدام خطرناک رابطه نامشروع با جنس مخالف زده و بدین گونه میخواهد از فشارهای روحی بر خودش بکاهد.
زیرا یکی از ساده ترین راه های تخلیه فشارهای روحی، رابطه عاطفی-جنسی هست، حالا اگر از طریق روابط مشروع باشد که خیر، اما اکثرا این فشارهای روحی-روانی بر قیادت های فاقد شخصیت عالی منجر به روابط نامشروع میگردد و این کاریست خیلی خطرناک و پرهزینه، یعنی فرد فقط بخاطر نداشتن شخصیت عالی و پذیرفتن مسوولیت قیادت، از عزت و آبروی خود و سازمان مایه گذاشته است.
از این رو برای ما چه در سطح ملت و چه در سطح حرکت اسلامی، فهمیدن آسیب های رهبری امریست مهم و ضروری و مهمتر از آن تطبیق این دانسته ها در تربیت و انتخاب کادرهای قاید و رهبر است.
قایدین و رهبران جوامع و سازمانها ، نیازمند داشتن شخصیت عالی و متعهد است، به هیچ وجه تمایلی بر این نداشته باشیم که قبل از بلند بردن شخصیت خویش، مسوولیت سنگین رهبری را بپذیریم، زیرا با نداشتن شخصیت عالی، حمل مسوولیت رهبری بر دوش ما خیلی سنگینی می کند، این کار هم برای خودمان و هم برای سازمان و جماعت خیلی پر هزینه تمام میشود.
ما در سیره پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم نیز نمونه های زیادی از این دست داریم، پیامبر صلی الله علیه وسلم از اهمیت حمل مسوولیت توسط افراد دارای شخصیت قوی و توانمند که بتواند در مواقع استرس زا، آنها را حمایت کند به خوبی واقف بود، در سپردن مسوولیت های رهبری برای افراد، خیلی دقیق متوجه حالت روحی- روانی آنها بود، به گونه نمونه به حدیثی که امام مسلم در صحیح خود از حضرت ابوذر غفاری رضی الله عنه روایت میکند، میفرماید از پیامبر صلی الله علیه و سلم در خواست نمودم تا برایم مسوولیتی دهد، اما آنحضرت صلی الله علیه وسلم با دست خود بر شانه ام زد و برایم گفت:
يَا أَبَا ذَرٍّ إِنَّكَ ضَعِيفٌ وَإِنَّهَا أَمَانَةٌ وَإِنَّهَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ خِزْىٌ وَنَدَامَةٌ إِلاَّ مَنْ أَخَذَهَا بِحَقِّهَا وَأَدَّى الَّذِي عَلَيْهِ فِيهَا ”
ای اباذر، شما ضعیف هستید، و این یک امانت است، و این در قیامت خواری هست، چیزی جز حسرت و پشیمانی برای صاحبش ندارد، مگر کسی که مستحق آن است و آنچه که بر عهده وی است را به خوبی اداء نماید.
آری، رسول الله صلی الله علیه وسلم با جدیت و قاطعیت دست رد به سینه حضرت ابوذر رضی الله عنه میزند، زیرا وی را شایسته پیش بردن مسوولیت رهبری نمیداند و پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم بر اساس معیارهای که برای رهبری مشخص نموده است، اباذر رضی الله عنه را در آنها ضعیف میابد، علی رغم درخواست اباذر رضی الله عنه، برای وی مسوولیتی نمی سپارد.
پس بدین لحاظ ما نیز مکلفیم هم در گرفتن، هم در انتخاب و هم در سپردن مسوولیت رهبری برای افراد، متوجه شخصیت خودما و آنها باشیم، نشود بخاطر کوتاهی در پذیرش و یا در انتخاب رهبری و یاهم سپردن مسوولیت برای افراد، انرژی زیادی از جامعه و سازمان صرف جبران نمودن این اشتباه گردد.