زنی که با قرآن سخن می گفت

زنی که با قرآن سخن می گفت:

ترتیب و تهیه: نذیر احمد شباب

عبدالله بن مبارک _ رحمه الله_ گفته است: به قصد سفر حج بیت الله و زیارت مسجد نبوی به راه افتادم، در مسیر راه چیز سیاهی از دور توجه مرا به خود جلب کرد، به سیاهی کنجکاو شدم، پیر زنی سالخورده بود که لباس و چادر پشمی  به تن داشت. به او سلام گفتم، در پاسخم، گفت:

سَلَامٌ قَوْلًا مِّن رَّبٍّ رَّحِيمٍ

  ﺳﻠﺎم (بر شما باد به عنوان)، ﺳﺨﻨﻰ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ سوی ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭ مهربان.(یس ۵۸)

به او گفتم: خدا بر تو رحم کند، این جا چکار میکنی؟

گفت:

مَن يُضْلِلِ اللَّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُ○

 ﻫﺮ ﻛﺲ ﺭﺍ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ (ﺑﻪ ﺟﺮم ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺯﺷﺘﺶ) ﮔﻤﺮﺍﻩ ﺳﺎﺯﺩ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﺍﻯ ﻧﺪﺍرد.(الاعراف: ۱۸۶)

فهمیدم که او راهش گم کرده است، بنا بر این از او پرسیدم: به کجا می روی؟

گفت:

سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَىٰ بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي○

ﭘﺎﻙ ﻭ ﻣﻨﺰﻩ ﺍﺳﺖ ﺧﺪﺍﺋﻰ ﻛﻪ ﺑﻨﺪﻫﺎﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻳﻚ ﺷﺐ ﺍﺯ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻟﺤﺮﺍم ﺑﻪ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻗﺼﻰ ﻛﻪ ﮔﺮﺩﺍﮔﺮﺩﺵ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺑﺮﻛﺖ ﺳﺎﺧﺘﻴﻢ ﺑﺮﺩ،.(الاسراء: ۱)

فهمیدم که حج خود را به جا آورده و به بیت المقدس میرود. به او گفتم: چند روز است که این جایی؟

گفت:

ثَلَاثَ لَيَالٍ سَوِيًّا

 سه شبانه روز تمام.(مریم: ۱۰)

گفتم: با تو غذایی نمی بینم که بخوری؟

گفت:

هُوَ يُطْعِمُنِي وَيَسْقِينِ○

 او است که او  ﻣﺮﺍ ﻏﺬﺍ ﻣﻰ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺳﻴﺮﺍﺏ ﻣﻰ ﻧﻤﺎﻳﺪ.(الشعراء ۷۹)

گفتم: با چه وضو می گیری؟

گفت:

فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا○

 ﺁﺏ (ﺑﺮﺍﻯ ﻭﺿﻮ ﻭ ﻏﺴﻞ) ﻧﻴﺎﻓﺘﻴﺪ، ﺑﺎ ﺧﺎﻙ ﭘﺎﻛﻰ ﺗﻴﻤﻢ ﻛﻨﻴﺪ! (النساء:۴۳)

گفتم: با من غذا است آیا به خوردن آن میل داری؟

گفت:

ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ○

سپس روزه را تا شب ادامه دهید.(البقره: ۱۸۷)

گفتم: اکنون که رمضان نیست!

گفت:

وَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَإِنَّ اللَّهَ شَاكِرٌ عَلِيمٌ○

 ﻭ هر که به دلخواه خود کار نیکی را انجام دهد، بی گمان خداوند سپاسگذار و آگاه است.(البقره: ۱۵۸)

گفتم: در سفر که روزه فرضی را هم خوردن جائز است!

گفت:

فَمَن تَطَوَّعَ خَيْرًا فَهُوَ خَيْرٌ لَّهُ وَأَن تَصُومُوا خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ

  و هر کس به میل خود، بیشتر نیکی کند، پس آن برای او بهتر است و اگر بدانید، روزه گرفتن برای شما بهتر است. (البقره: ۱۸۴)

گفتم: چرا مانند من سخن نمی گویی؟!

گفت:

مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ

 ﻫﻴﭻ ﺳﺨﻨﻰ ﺭﺍ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺗﻠﻔﻆ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻧﺰﺩ ﺁﻥ ﻓﺮﺷﺘﻪ ﺍﻯ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻭ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﺑﺮﺍﻯ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﺎﻣﻮﺭﻳﺖ ﺍﺳﺖ.(ق: ۱۸)

گفتم: از کدام قبیله هستی؟

گفت:

وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ

 ﺍﺯ چیزی که از آن نا آگاهی دنباله روی مکن،.(الاسراء: ۳۶)

گفتم: ببخشید! اشتباه کردم.

گفت:

قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ

 ﮔﻔﺖ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻣﻠﺎﻣﺖ ﻭ ﺗﻮﺑﻴﺨﻰ ﺑﺮ ﺷﻤﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﻣﻰ ﺑﺨﺸﺪ، ﻭ ﺍﺭﺣﻢ ﺍﻟﺮﺍﺣﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ!(یوسف:۹۲)

گفتم: اگر میل داری بر شترم سوار شو تا به قافله ات برسی.

گفت:

وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَيْرٍ يَعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا○ (البقره: ۱۹۷)

و هر عمل نیکی را که انجام میدهید خداوند  آنرا میداند.

عبدالله بن مبارک می گوید: شترم را خواباندم تا سوار شود.

گفت:

قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ○

 ﺑﻪ ﻣﺆ ﻣﻨﺎﻥ ﺑﮕﻮ ﭼﺸﻤﻬﺎﻯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ (ﺍﺯ ﻧﮕﺎﻩ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺤﺮﻣﺎﻥ) ﻓﺮﻭ ﮔﻴﺮﻧﺪ،.(ال%D