حمایت از حریم مؤسسات تحصیلات عالی، رسالت همه گانی
مؤسسات تحصیلات عالی، کانون ملت سازی
مؤسسات تحصیلات عالی که در کشور ما بنام (پوهنتون) و (دانشگاه) یاد می شوند، مراکز اصلی تربیه ی کدرهای علمی کشور می باشند. درین مراکز نسل جوان کشور که دوازده سال تعلیم را پشت سرگزاشته اند، به این امید وارد می شوند که صاحب شخصیت گردیده، از تحصیلات عالی برخوردار و در آینده مصدر خدمت برای خود، خانواده، ملت و میهن عزیز خویش گردند. آموزش های علمی و مسلکی از نیازمندی های اولیه و وجایب دینی و میهنی برای کشور عقب مانده ما محسوب می شود و یگانه مکانی که میتوان از طریق آن به این وجایب اهتمام ورزید دانشگاه و یا پوهنتون است. در دنیای پیشرفته پوهنتون ها از مجهزترین و مصئون ترین مراکز علمی برای جوانان بوده، فضای کاملاً علمی و اکادیمیک بالای آن حاکم می باشد. در آنجا پوهنتون ها از مداخلهء دولت و جریانات سیاسی بدور بوده، مصروف امور اکادیمیک و تخصصی خویش می باشند. آنان می کوشند بیشترین سرمایه مادی و بهترین منابع بشری خود را در خدمت دانشگاه ها و محصلین قرار دهند، تا نسلی کار آگاه و متخصص به جامعه تقدیم گردد.
در افغانستان نیز قبل از کودتای ثور 1357 محیط پوهنتون ها، محیط نسبتاً سالم و مصئون بوده اکثر محصلین پابند نظم و انضباط بودند و مصروف دروس خویش بودند.
آنوقت با وصف قلت وسائل و پایین بودن سطح آگاهی سیاسی در کشور، پوهنتون ها از دخالت دولت مردان و جهات بیرونی تا حد زیادی مصئون بوده کسی به کار محصلین کاری نداشت. اما متأسفانه طی سه دهه جنگ خاصتاً طی دوازده سال اخیر، سرطان فساد مانند سائر ارگان ها، به حریم پوهنتون نیز ریشه دوانیده، مشکلات متعددی را برای نسل دانشگاهی بار آورده است که بسیاری ازین مشکلات عمدی و در نتیجه دخالت جهات غیر مربوط در امور پوهنتون ها می باشند.
نهاد جوانان مسلمان افغانستان (نجم) منحیث سازمان فعالی از جوانان متعهد به دین و ملت، مسئولیت ایمانی و ملی خویش می داند تا همه اطراف را به اهمیت قضیه آگاه نموده، به تصامیم درست و معقول دعوت نماید.
دست های پنهان، توطئه های آشکار:
حوادث متعدد طی چند سال اخیر نشان داد که دست های پنهانی در کار است که نمی گذارند فضای پوهنتون ها، فضای اکادیمیک و علمی باقی مانده و جوانان با اطمئنان کامل و اعتماد به نفس به کسب علوم و مهارت ها بپردازند و درد این ملت را درمان نمایند. همین دست های پنهان گاهی نزاع های لفظی و بی معنایی را بالای کلمه ی (پوهنتون) و (دانشگاه) راه می اندازند، زمانی به تشویق مظاهر غیر اسلامی چون پوشیدن لباس های غیر محتشم و اجرای مسابقات فوتبال توسط محصلین إناث در محضر محصلین ذکور دست می یازند و زمانی هم دست به تمسخر شعائر اسلامی و مضمون ثقافت اسلامی می زنند. گاهی به تقلب در نتائج کانکور به نفع ولایت یا قوم معینی دست می زنند و زمانی هم بالای اداره و استادان فشار وارد می کنند تا محصلین نالائق را کامیاب سازند. وقتا فوقتا به بهانه های مسخره! پوهنتون ها برای ماه ها رخصت می گردند که سبب خسارت جبران ناپذیر برای ملت عقب مانده و کشور ویرانه می گردد. همین حالا که تا هنوز بحران پوهنتون کابل حل نگردیده است،در ګوشه ی دیګر کشور، ولایت تخار روند عادی درس ها مختل شده است.
سه پیامد خطرناک:
آشکار است که دست اندازی ها در امور پوهنتون و سیستم تحصیلات عالی کشور طی چند سال اخیر پیامد های سوء فراوانی برای دانشگاه ها داشته است که می توان آن را در سه مورد خلاصه نمود:
1- ضربه خوردن فضای اکادمیک پوهنتون، کاهش مقام و حیثیت علمی این مرکز و کاهش علاقمندی جوان با دانش.
2- ایجاد تفرقه ها و اختلافات سمتی، گروهی و مذهبی میان محصلین در حالی که همه فرزندان یک کشور و پیروان یک دین می باشند.
3- جرئت یافتن نیروهای سیکولر و بی دین در داخل پوهنتون ها تا مظاهر و ارزش های اسلامی را توهین نمایند.
خطوط سرخ حریم پوهنتونی:
تمام دست های پنهان و آشکاری که در صدد خراب ساختن فضای پوهنتون به شکلی از اشکال بوده، در صدد انداختن تفرقه میان محصلین و کاستن عظمت ارزش های اسلامی در پوهنتون ها می باشند باید بدانند که:
1- پوهنتون ها بعنوان بخشی از جامعهء متدین ما باید تابع ارزش های اسلامی و فرهنگ پسندیدهء ملی ما باشند. محصلین آگاه کشور هیچگاه و به هیچ کس اجازه نخواهند داد که ارزش های اسلامی را در داخل پوهنتون به تمسخر گیرند و یا هم سکولریزم و بی دینی را در آن رائج سازند.
2- مداخلهء گروه های سیاسی و مذهبی در امور محصلین و تحریک دسته های معینی از محصلین علیه سائرین و تشویق آنها به نقض لوائح و مقررات اکادیمیک و اداری پوهنتون عامل اصلی بحران اخیر پوهنتون کابل می باشد که بالأخره منجر به اعتصاب عمومی و بسته شدن دروازه های پوهنځی ها به روی محصلین گردیده است. این حادثه باید درسی خوبی باشد برای همه ی اطراف، که دیگر از مداخله در امور پوهنتون ها جداً خود داری نمایند. مداخلهء بی جا در امور پوهنتون به نفع هیچ کس و هیچ جهتی نبوده، سرنوشت نسل جوان و پوهنتونی ما را به مخاطره می اندازد.
2- مضمون ثقافت اسلامی که هدف آن آشنایی هر محصل جوان با اساسات دین نجات بخش اسلام می باشد از خطوط سرخ در حریم پوهنتونی بوده و هشدار می دهیم که کسی به این حریم وارد نشود. این مضمون جایگزین مضمون “بینش سیاسی” است که نظام کمونستی در آن جهان بینی ماتریالیستی خود را میان محصلین ترویج می نمود که با سقوط رژیم کمونستی، جایش را مضمون “ثقافت اسلامی” گرفت. آشکار است که این مضمون به قیمت خون یک و نیم ملیون شهید جهاد مبارک علیه اتحاد شوروی بدست آمده و قسمت اعظم محصلین امروزی هم به قیمت خون خود از آن حفاظت خواهند نمود.
پیام اخیر:
مسیر دانشگاه چنانچه از نامش هویدا است به طرف دانش می رود و ثمره ی دانش نیز روشنگری است. این روشنگری همدلی، همزیستی، و روشنی را به ارمغان می آورد، اما هر گاه دانشگاه یا پوهنتون ما چنین انتاج نداشته باشد، هویداست که از مسیر اصلی خویش خارج گردیده، حیثیت علمی و مسئولیت حیاتی اش زیر سوال می رود.
با در نظر داشت حوادث ناگوار گذشته و با دیدن چالش های که پوهنتون ها و نسل دانشگاهی ما را تهدید می کند، خواست ما اولاً از همه ی محصلین اینست که بیایید یکجا با هم از کانون تحصیلات عالی خود حفاظت نموده، نگذاریم دیگران با مداخله های مغرضانه شان فضای پوهنتون ها را مکدر سازند. به هیچ صورت اجازه ندهیم که دست های آشکار و پنهان این کانون علمی را از مسیر اصلی خویش خارج سازند و مسئولین با بهانه های مسخره این ارگان حیاتی کشور را وقت به وقت رخصت نموده، فاصله ی ما را از قافله ی علم و دانش طولانی تر سازند. باید بعنوان هموطن و هم مسلک با همدیگر دوستی و محبت نموده در قضایای اتفاقی همکاری و در مسائل غیر اتفاقی یکدیگر خود را معذور بداریم و وارد تفرقه و نزاع نشویم که شرعاً ناجائز و عرفاً مردود می باشد. باید شعائر اسلامی را به دیدهء قدر نگریسته و ارزش های وطنی خود را مراعات نماییم.
اعتصاب و بلند کردن صدا حق قانونی هر محصل در وقت ضرورت می باشد، اما بیایید که تظاهرات و بلند کردن صدای ما برای حصول اهداف بلند و همه گانی بوده باشد، نه وسیله ای بخاطر طرح مسائل گروهی و قومی و تحقق خواست های غیر عادلانه و نامشروع. از کشیدن پای وکلای پارلمان و دولت مردان به داخل پوهنتون جداً خودداری نماییم زیرا نتیجه ی جز پیچیده شدن بیشتر اوضاع و زیاد شدن مشکلات ما ندارد. منطقی نیست آنانی را جهت حل مشاکل محصلین به ساحهء پوهنتون ها داخل نماییم که از عهده حل مشکلات ساحهء کاری خود شان عاجز می باشند.
و اخیراً اینکه از ارگان اجرایی کشور می خواهیم تا با در نظر داش
ت بحران های اخیر، مسودهء قانون تحصیلات عالی را بار دیگر مرور و بعد از رفع نواقص به پارلمان کشور جهت تصویب نهایی پیش نماید. بحران اخیر پوهنتون نشان داد که حوزه تحصیلات عالی کشور نهایت آسیب پذیر و بی ثبات است. پارلمان کشور باید با تصویب عاجل قانون تحصیلات عالی، گامی در جهت ثبات این حوزه بردارد، نه اینکه با دوام مخالفت های شکلی شان بر روی لفظ پوهنتون و دانشگاه، تصویب قانون را به تأخیر انداخته و فضاء را بی ثبات تر سازند. توقع ما اینست که قانون تحصیلات عالی با محتوایی به تصویب برسد که حقوق و وجائب تمام جهت های ذی دخل را مشخص و قانونیت و عدالت را در سرتاسر سیستم تحصیلات عالی ما حاکم سازد.
برای دانلود نسخه PDF به تصویر ذیل کلیک کنید!