دانشمندی که دانایی هدیه کرد!
نوشته: عبدالباسط خالد، مسوول رسانه یی نجم
روزهای گرم تابستان ۱۳۹۸ بود، جوانان نجم بغلان کتابخانه “شهید انجنیر سیف الدین نصرتیار رحمه الله ” را ایجاد نموده بودند، از آنجا که کتابخانه تازه تاسیس شده بود، برای غنامندی هرچه بیشتر کتابخانه، کمپاین جمع آوری کتاب را از طریق شبکه های اجتماعی راه اندازی نموده بودیم، در سلسله جمع آوری کتب، از آنجا که کتابخانه یک کتابخانه فکری و تربیتی بود، نخست از همه میخواستیم نزد بزرگان فکر و اندیشه اسلامی در کشور برویم و برای کتابخانه شهید انجنیر نصرتیار رحمه الله از آنها کتاب هدیه دریافت کنیم، زیرا هدایای آنها برای ما ارزش معنوی خیلی زیادی داشت.
نمی دانم برای دکتور صاحب از کجا خبر رسیده بود، از ایحاد کتابخانه و کمپاین جمع آوری کتاب برای آن آگاه شده بودند.
خیلی خوشحال بودند از اینکه جوانان نجم در بغلان، با ایجاد کتابخانه یی تحت نام شهید انجنیر سیف الدین نصرتیار رحمه الله، در زادگاه شهید انجنیر نصرتیار میخواهند، فکر و اندیشه ی شهید را زنده نگهداشته و در تلاش گسترش آن در میان نسل جوان کشور اند.
در هنگام عصر وقت رفتن از دفتر بود، در دهلیز مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی من را دید، پس از سلام و احوال پرسی استاد با تواضعی که داشتند، گفتند: “فردا دفتر بیا، یک مجموعه از کتابها نزدم هست، آنرا به کتابخانه شهید انجنیر نصرتیار رحمه الله هدیه می نمایم.”
دقیق به یاد دارم، پس از ظهر روز سه شنبه ۴ سرطان سال ۱۳۹۸ هجری خورشیدی بود، همین که از درس پوهنتون خلاص شدم و به اطاق آمدم، آنزمان در مرکز مطالعات استراتیژیک و منطقوی زندگی می نمودم، بر اساس وعده یی که با استاد داشتم، رفتم منزل دوم سراغ دفتر داکتر صاحب، در آن هنگام قانت صاحب مسوولیت دیپارتمنت تاریخ مرکز مطالعات را به عهده داشتند، پس از کسب اجازه وارد دفتر شدم، طبق عادت معمول استاد لبخند زیبای بر لب داشتند، همین که متوجه شدند، از جای خود بلند شدند پس از احوال پرسی گفتند، برای فعلن چند مصحف شریف و یک مجموعه از کتابها را آماده نموده ام، آنرا از طرف من به کتابخانه هدیه کنید، از ایجاد کتابخانه خیلی خوشحال بودند، گفتند :ای کاش فرصت میداشتم، خودم نیز با شما در امر جمع آوری کتاب همکاری میکردم، انجنیر صاحب شهید، دوستان و همسنگران زیادی دارند، با هرکدام آنها همین موضوع ایجاد کتابخانه شریک شود، حتما کتاب هدیه می نمایند.”
استاد مجموعه ی از مصاحف و کتابها را خیلی قشنگ مرتب نموده بودند، از استاد خواهش کردم اگر چند لحظه صبر کنند، تا یک تصویر یادگاری از اهدای کتابها و مصاحف بگیریم، استاد نیز قبول کردند و تصویری یادگاری گرفتیم که در ذیل اضافه شده است.
استاد دکتور صفت الله قانت رحمه الله، شخصیت اکادمیک، نویسنده توانا و دعوتگر با اندیشه بود، نسبت به فرد فرد کشور احساس دلسوزی و مسوولیت داشت، همیشه در صحبت های خودش به جوانان انگیزه تلاش و مبارزه را میداد، از حالت نا امیدی ایجاد شده در میان نسل جوان گلایه داشت.
داکتر صاحب دایم تاکید می نمود، در میان نسل جوان روحیه تلاش و پشتکار توام با مثبت نگری و خوشبین بودن به آینده را باید ایجاد کرد، حالت موجود حالت طبیعی نیست؛ بلکه آنرا حتما تغییر داد، آنچه را که استعمار میخواهد، عام ساختن روحیه نا امیدی و مایوسی در میان نسل جوان کشور هست.
هیچ سعی و تلاشی ولو کوچک را در راستای خدمت به میهن را حقیر نمی شمرد، از ایجاد یک کتابخانه در یکی از نقاط کشور به حدی خوشحال میشد، که آنرا به مثابه خشتی میدانست در آبادانی مادی و معنوی کشور.
خداوند استاد رحمه الله را غریق رحمت خود گردانیده و فردوس برین را نصیبش گرداند.