آه، ای انسان!
نوشته:حکمت حسام
______
ای انسان، این چه روزیست که بر سر هم نوعانِ خود در آورده ای؟!
فارغ از هرچه که او است، فارغ از هرچه که او بدان معتقد است، فارغ ازهرچه که او وابسته به آن است؛ آیا اوهم نوع تو نیست؟ آیا او انسان نیست؟!
پراکندگی اطلاعات درجهان امروزی و دست آورد های پیدر پی بشر در عرصه تکنولوژی، مزیت های صادق نمایِ کاذب و غیر واقعی را برای او بوجود آورده است. این مزیت ها چنان مخرّب و حرص برانگیزهستندکه انسان سازنده راواداربَتعدی درحق هم نوعانش نموده است. بیدون هیچ وجه وبهانهای بر دیگری یورش می برد، خانه اش را ویران می کند، دارایی اش را تاراج می کند، باز هم با وجود سر کشانیدن این همه جام غم پوزخند برلب، برای دلجویی می آید. آهچه دلسوزییِ!
بیانِ نمونهی این گونه موارد را از کجا شروع کنم، نمی دانم!
مصر، برمه، عراق، ایران، سوریه، سریلانکا،یمن، افغانستان، کره، چین و…
درهمهی این سرزمین هاموجوداتی بامشخصات انسانزندگی می نمایند.
چرا این ها هر روز درد می کشند؟ چرا خوراک و پوشاک این ها دود وباروت است؟ چرا این ها امنیت ندارند؟ چرا این ها آزادی ندارند؟ چرا اینها سرزمین ندارند؟ وچرا وچرا وچرا؟
مگر می شود انسان با انسان این گونه رفتار کند؟!
گذشته از همه؛ چند روز است که در (غوطه_سوریه) جهنمی برپاست، بازتاب حال وهوای آنجا از رسانه ها آن هم سانسور شده، چنین می نمایاند که رستاخیزی در حال وقوع است. مردم، اعم از مرد و زن، پیر وجوان و نوجوان همه، برای فرارسیدن مرگ لحظه شماری می کنند. بیشترینِ چهرهای زیر خاک و خون شده طفلکان و زنان بی دفاع هستند. انسان میگرید، زمین میگرید، زمان میگرید، آسمان هم میگرید.
آنجا غوغای بر پاست ولی اینجا سکوت حکومت می کند، آنجا سر سفره آهن و خم پاره می درخشد، اما اینجا سفره ها آکنده از غذاهای چرب و نرم است، آکسیجن آنها بوی باروت و دود می دهد، اما اینجا بوی نسیم بهاری میدهد.
آخر چه تفاوتی بین ما و آنها ست ؟!
لطفا متوقفش کنید، لطفا دست بردارید!
بس است، کافیست!
انسان کشی و انسان سوزی عقوبت خوبی ندارد، امروز این مصیبت هولناک دامن آنها را فرا گرفته، فردا قطعا نوبهی من و شما هم فرا می رسد!
به پاسِ مسلمانیت و انسانیت!
____