وطن دوستی در اسلام

نوشته : عمران مرتضی

محصل دانشکده شرعیات و قانون  دانشگاه بین المللی اسلامی اسلام اباد.

مقدمه:

وطن از جمله مواردی است که در نزد همه تمدن ها و دستورات سماوی به و یژه دین مقدس اسلام مورد توجه خاص قرار گرفته از احترام خاصِ برخوردار میباشد.

وطن دوستی  از جمله عواطفی است که در سرشت انسانها عجین شده و مانند دیگر غرایز نیاز به اشباع دارد.

در آموزهای دینی به مهرورزی نسبت به وطن سفارش های زیاد صورت گرفته و کماکان یک مسله بحث بر انگیز  میان اشخاص، افراد و بعضی مکاتب فکری نیز بوده است .

در واقع محبت به وطن میل طبیعی است که خداوند در سرشت ها قرار داده است، این احساس عاطفی حتی بعضی وقتها انسان را کاملا در محبت خویش مضمحل  میسازد .

برداشت نادرست از وطن دوستی :

وطندوستی در کاربرد نوین آن، منحیث یک فکر و ارزش جدید در میان امت اسلامی قسمی  مطرح گردیده است که که مبنی بر تعریف و تمجید دیارِ بر دیار دیگر، برتری جویی یک سرزمین خاص بر سایر سرزمین ها، تحقیر، توهین و کوچک شمردن سایر سرزمین ها  و ملت ها، جنگ، غارت، قتل و خون ریزی انسان ها محض ثابت ساختن  تفوق و برتری یک ملت بر ملت دیگر و ده ها مورد دیگر بوده، اسلام مخالف چنین اندیشه پوچ وطن دوستی هست، همان اندیشه پوچ که سبب و قوع دو جنگ بزرگ در جهان گردیده و این کره خاکی را غرق در خون انسانهای بیشماری نمود و میلیون ها انسان را به کام مرگ فرستاد، بلی اسلام مخالف چنین برداشتی از وطن دوستی هست.

مفهوم وطن دوستی در اسلام:

سوال این است، زمانی که اسلام مخالف چنین برداشتی از وطن دوست هست پس مفهوم وطن دوستی در اسلام چیست؟

بلی، وطن دوستی به مفهوم اصلی و اسلامی آن همانا محبت ومهرورزی انسان نسبت به زادگاهش ، دفاع از سرحدات آن در مقابل هر متجاوز وغارتگر بیرونی، احساس مسولیت و خدمت به مردم آن، سوق دادن وطن بسوی پیشرفت، جهت دادن آن به سمت تمدن و تلاش برای تعمیر و ترمیم آن است، که این امور هیچ وقت به معنی برتری جویی بر سایر سرزمین ها و کشورها نمی باشد.

مفهوم نادرست وطن دوستی از کجا به میان آمد؟

یقینا غرب استعمار گر بعد از آنکه جهت از میان بردن یگانه دولت مقتدر اسلامی “خلافت عثمانی” و مستعمره سازی سرزمین های اسلامی، و غلام سازی آن کمر بست، وطن دوستی به همین مفهوم پوچ را در میان سرزمین های اسلامی ترویج نموده و بد بختانه باید اعتراف نمود که برای بدست آوردن این اهداف شوم شان کامیاب شدند و اهداف خویش را تحقق بخشیدند.

آثار شوم مفهوم اشتباه وطن دوستی:

استعمار پس از حاکم شدن بر جغرافیای وسیع جهان اسلام، روح ملیت گرایی و قوم پرستی را در وجود امت واحد و یکپارچه اسلامی دمیده و این امت واحد را به ملت ها و دولتهای کوچک کوچک تقسیم نمودند که این انقسام نه تنها محض در جغرافیا بلکه  در ضمیر و وجدان اشخاص و افراد نیز تاثیر نمود، تا جایی که هر ملت شعارهای ملیت گرایی را بلند نموده وشعرها سرایدند و از آن  تمجید نمودند.

افکار وارداتی پوچ وطن دوستی و بدتر از آن قوم پرستی وارد شده توسط استعمار، از جمله پدیده های بود که کشورهای استعارگرا جنبی برای از بین بردن دولت اسلامی و انشقاق امت محمدی از آن استفاده اعظمی نمودند.انگلیس ها و فرانسوی ها با استفاده از مزدوران شان،  شعارهای وطن و قوم را در داخل دولت اسلامی به هدف پراگندگی امت بلند نموده و این امر منجر به سقوط خلافت اسلامی  گردیده ودر نتیجه همین شعارها باعث انشقاق امت واحد اسلامی به ملیت های ترک ، عرب ، کرد و غیره شد.چنین  کشمکش های قومی و وطنی در داخل امت اسلامی منجر به ظهور بعضی فراعنه و بوجهل های مستبدِ در میان امت اسلامی گردید که دوباره ملت ها را به سمت نظامهای طاغوتی دعوت نموده و از اموزهای اسلامی انکارنمودند.

تحریف وطن دوستی :

مزدوران استعمار مفهوم وطن دوستی را تحریف نموده از آن فقط و فقط برای جدا ساختن ملت های مسلمان از همدیگر استفاده نمودند، تا بتوانند در لفافه این واژه زیبای ” وطن دوستی” در تطبیق برنامه ها و اهداف استعماری سهم خویش را ادا نمایند.مزدوران استعمار به وطن دوستی معنی و مفهومی خاصی دادند وبه آن رنگی دیگری بخشیدند. که هدف آن محض پاشیدن تخم تعصب، تبعیض و برتری جوی ها در میان ملت ها و دولت ها بود.با شعارهای کاذب وطندوستی ضمیرها را میراندند، وجدان ها را دزدیدند و دشمنی ها را به بار آوردند.

اما در مقابل این طیف انسانهای های مخلص و شریفی نیز بودند که  مبدا اسلام را  محکم گرفتند و ازمفکوره های غربی به دور جستند،  بخاطر تمییز حس وطندوستی صحیح, درست و شرعی از وطن دوستی قلابی تلاش نموده و یقین داشتند که انسان با اهل خانواده، قوم و وطن خود محبت نموده بدان افتخار نیز میکنند و حاضر اند در راه خدمت به آن جان های شیرین خودرا نیز نثار کنند.

توضیح نکات ضروری:

بلی خواننده عزیز!

برای شناخت وطن دوستی واقعی بعضی از نکات باید واضح شود.

1: محبت با وطن و زادگاه امریست که با فطرت انسان همخوانی داشته اسلام نیز از آن انکار نمی نماید بخاطر تا جایی که  قران اخراج نمودن شخص از وطنش را به کشتن نفس مقارنه نموده است که خداوند میفرماید ( ولو انا  كَتَبْنَا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيَارِكُمْ مَا فَعَلُوهُ إِلَّا قَلِيلٌ مِنْهُمْ) الایه.
ترجمه: اگر برای شان مینوشتم که خویشتن را بکشید ویا از خانه های خود بیرون شوید اندکی انها این کار را میکردند . سوره نساء آیه 66.

اسلام از این فطرت پشتیبانی مینماید و وطندوستی را با عقیده گره میزند.

2: یقینا دفاع از وطن در مقابل یورش قوت های استعمار گر امری است که اسلام به طرف آن دعوت نموده و  جهاد را بر ساکنین منطقه فرض عین گردانیده تا مرد و زن، پیر و جوان از وطن خویش در برابر هرنوع هجوم دشمن دفاع نمایند.

3: باورمندی به  فضیلت بعضی شهرهای خاص که ریشه دینی دارند بحث کاملا جداگانه از بحث برتری جوی های قومی و ملیتی هست، مثل حرمین الشریفین ویاهم بلاد شام که فضیلت شان در کتاب و احادیث صحیح ثابت است منجمله قول پروردگار{ سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلًا مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ } سوره اسرای 
و همچنان قول پیامبر صلی الله و علیه وسلم  به عبدلله بن حواله که فرمودند عليك بالشام؛ فإنها خيرةُ بلادِ الله في أرضه  دقیقا شام بهترین شهر های خداوند در زمین میباشد. فضیلت بعضی شهر ها ریشه دینی دارد رسول الله صلی الله علیه وسلم روز ترک مکه رو به طرف ان نموده فرمودند : والله انک احب البلاد الی الله و احب البلاد الی و لولا ان اهلک اخرجونی منک ما خرجت .

با وجودی که مکه از جمله بهترین شهرها در نزد خداوند بود لکن ملوث شدن آن با شرکیات و خرافات و اهل آن که بر گمراهی شان اصرار داشتند و با رسول الله عناد نمودند، اسلام آن را دارالکفر خطاب نمود و هجرت از آن را بر مسلمین فرض گرداند و  بازماندگان مسلمان در مکه را خداوند متعال ظالم به نفس خودشان خطاب نموده میفرماید ” إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلَائِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا.

4: وطندوستی باید مقید با احکام شرع باشد، جایز نیست بر شخصی تا وطن،  از خدا، پیامبرش و جهاد در راه او در پیشش محبوب تر باشد  خداوند میفرماید: قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ.

اقبال شاعر و فیلسوف پر آوازه مسلمان چنین میسراید :

الصین لـــنا و العرب لنا                        و الهند لنا والکل لنا

اضحی الاسلام لنا دینا                      و جمیع الکـــون وطنا

توحیــــــــــــدالله لنا نور                     اعددنا الروح له سکنا

وقتکه اسلام حب وطن را با عقیده مرتبط ساخت، در تاریخ ثابت شد که دقیقا کسانیکه از وطن شان حراست نمودند، با قیمت جان های شان از سرزمین های اسلامی دفاع نمودند،همانا مسلمانان صالح و و لشکران سر بکف اسلام بودند.

بلی واژه های غازی، شهید، جهاد، غزا، غنیمت همه و همه مصداق بارز بر این ادعا هست.

5: وطن به دو بخش وطن خاص و عام تقسیم میشود وطن خاص عبارت از زادگاه و محل بود و باش شخص میباشد و  نسبت به یک مسلمان همه کره خاکی وطن عام است،. این همه روی زمین وطن مسلمانان است و مسلمانان همانا مدافعین وطن شان میباشند.

گسترش مفهوم درست وطن دوستی:

بلی در آخر چند نکته را خدمت شما دوستان به عرض برسانم که ترویج مفهوم درست وطن دوستی در میان اقشار جامعه در نخست  وظیفه اولی الامر  ومسوولین حکومت است تا در میان امت حس وطن دوستی به مفهوم درست آن را همیشه زنده نگهدارند تا امت آماده ی دفاع از ان در همه حالات و در همه اوقات بوده،  بخاطر تعمیر و ترمیم آن کوشش نمایند، خدمت به آن را افتخار دانسته برای سوق دادن آن به سوی پیشرفت و ترقی تلاش کنند، خودشان را همیش در قبال وطن و هموطنان خویش مسوول دانسته گامهای را برای ترقی، شگوفایی و پیشرفت آن بردارند….

همچنان بر حکومت ها است تا برای زنده نگهداشتن این ارزش اسلامی درمیان مردم و جلوگیری از فرار مغزها بسوی کشورهای غربی تلاش نموده و حد اقل نکات ذیل را مراعات نمایند.

احــترام :

این ارزش در اکثر کشورها و سرزمین های مسلمانان در اثر وجود نظام ها و حکومت های طاغوتی و مستبد مفقود گشته و حتی ساکنین این چنین کشورها اجازه گشودن زبان و اظهار نظر در بابت قضایای مهم اسلامی را ندارند. این حاکمان ظالم رعیت را وسیله برای رسیدن به قدرت قرار  داده، هرگز به چشم احترام بر ملت های خود نمی نگرند، در حالیکه احترام به رعیت از ویژه گی های بارز سردمدران اسلام هست.

آزادی های فردی:

مهیا نمودن آزادی های فردی در چارچوب شریعت و همچنان مهیا نمودن حقوق شرعی انسان ها از مواردی است که بخاطرایجاد حس وطندوستی عاری از تاثیر نخواهد بود.

ایجاد فضای صمیمیت :

ساختن جامعه امن وایجاد فضای صلح و صمیمیت مساعد، ساختن فضای اخوت و برادری در ترویج وطن دوستی در میان اقشار جامعه ضروری هست .

تحقق بخشیدن عدالت:

به هر فرد در جامعه و رعایت انصاف در همه طبقه های مردم .

مبارزه با فقر، جهل و فساد:

در جوامع مملو از فساد ،جهل و فقر وطن دوستی مفهوم خود را از دست داده و هرکس منافع شخصی خود را بر منافع ملی ترجیح میدهد.با رعایت موارد ذکر شده، امید است که مفهوم وطن دوستی به معنی واقعی آن در کشور گسترش یافته و مغزهای متفکر جامعه از جامعه و وطن خویش فرار ننموده و مهاجر سرزمین های غربی نگردند.

1 دیدگاه برای «وطن دوستی در اسلام»

  • نوامبر 15, 2017 در t 8:26 ق.ظ
    Permalink

    حب الوطن من الایمان
    (دوست داشتن وطن از علامهٔ ایمان است)

    پاسخ دادن

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *