بگذارید از هشتِ ثور بگویم!
نویسنده: انعام الله رحمانی
هشتِ ثور؛ از بزرگترین و افتخارآورترینِ روزها در تاریخ معاصر کشور ماست. این روز خجسته، سرنوشتِ بسیاریِ از ملتهای دربند را از سر نوشت و بر اسارتشان نقطهی پایان گذاشت.
پیکارگرانِ دلیر و انقلابگران با شهامت این مرزوبومِ استبدادشکن به جِهانیان اثبات نمودند که حسّ آزادیخواهی، استقلالطلبی و روحیهی استعمارزدائی، ریشهی عمیق در عُمقِ جَنان این ملت دارد.
خداناباورانِ سفّاک و مادّیگرایانِ خونآشام و دنبالهروانِ اندیشهی شکستخوردهی ماتریالیسم پی بردند که در تمامی ابعاد و میدانها “شعور” بر “مادّه” تقدّم دارد و ایندو را به هیچوجه نمیتوان مورد مقایَسه قرار داد.
پس بگذارید از هشتِ ثور بگویم!
روزیکه کاخهای آسمانخراش الحاد و خداناباوری به پایین کشیده شد و پرچمهای سبز توحید بر فراز بامها و قلعهها برافراشته شد.
بگذارید… اگر شما نتیجهی اینروز را دگرگونیهای منفی در کشور میانگارید و تمامی بدبختیها و ناهنجاریهای فعلی را به پای اینروز میریزید، ما را بگذارید از اینروز تجلیل به عمل آوریم؛ زیرا این روز، روز نجاتِ ما از تونلهای مخوِّف و تنگناهای وحشتناک الحاد و کمونیزم است.
اینروز، روزی است که سِلَحشورانِ بادیانت و منادیان آزادی و آبادی، برجهای شکستناپذیر زنجیربدستانِ استعمارگرِ شوروی را فرو ریزاندند و قفلهای فولادینِ ارتجاع را در هم شکستند…
بگذارید از هشتِ ثور بگویم!
هرازگاهی که از هشتِ ثور و پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی دادِ سخن میدهم، میگویند: “آنها چنین و چنان کردند!”
آخر به من چه؟!
این سخن چه ربطی به من دارد؟!
انقلاب اسلامیِ ما بعد از کودتای ننگین هفتِ ثور آغاز شد و به تاریخِ هشت ثور 1371 خورشیدی حسنِ اختتام یافت.
آنچه بعد از هشتِ ثور میان احزاب اسلامی رخ داد، به هیچ وجه و به هیچ معنایی جِهاد و مبارَزهی اسلامی قلمداد نمیشود. اما باید بدانید که وقایع و رخدادهایِ بعد از هشتِ ثور هم از پیامدهای شوم و منحوسِ کودتای ننگین هفت ثور است.
اگر تانکها و زره پوشهای شوروی به همکاری “پایکوبانِ محفل ارتجاع” وارد میهن نمیشدند، اینهمه نابندوباریها از کجا میآمد؟!
کودتای هفتِ ثور، آغاز و پایانِ ننگین داشت؛ ولی انقلاب اسلامی و خیزش همگانی ما، هم آغاز درخشان داشت و هم انجام درخشان!