ان العالم ینتظر دعوتکم….!!

خلیل الرحمن اسلامیار (عضو نجم)

بسم الله الرحمن الرحیم ان العالم ینتظر دعوتکم!

روز گذشته دوستی از دوستانم در میان صدها حقایقی که اشاره میکرد در مورد تمدن غربی نیز چنین اظهار نمود: والله!! تمدن غربی یک تمدن بزرگی است که مزیت و برتری فراوانی بر رقیبان شرقی خود دارد، که از آنجمله یکی همانا رشد بیش از حد تصور آزادی بیان در آن جوامع است. از اینجاست که در فرهنگ غربی آزادی بیان امرنهایت مهم و حایز اهمیت است…؟!! بنده برایش عرض نمودم: که چطور..؟! دوستم برایم گفت: والله در جامعه ای غربی بر خلاف مدائن اسلامی تبدیل نمودن دین و مسلک، و تغییر دادن اعتقادات اساسی مبتنی بر اصول دینی هیچ حرجی پنداشته نشده بلکه روحیه تعامل و همزیستی در آنجا بسیار وبسیار بر سطح بالا وعالی قرار دارد…!! در ادامه عرض نمود: فکر نمیکنی که این یک مزیت بسیار بالای آنجا باشد. برایش گفتم عزیزمن! : اجازه بده که در آغاز در مورد حقیقت تمدن و مدنیت برایت مطالبی عرض نمایم تا باشد چراغ راه مان در کنکاش امروزی باشد ، بر اصول گرایان و اهل خرد پوشیده نخواهد بود که تمدن عبارت از دستاوردهای مشترک جامعه ای انسانیست که متکی بر اساس دو اصل عمده میباشد: 1ــ جنبه ای روحی ومعنوی 2ــ جنبه ای مادی وصنعتی این دو شاخصه ای مهم وموزون همانند بال های طیور با هم یکجا حرکت نموده و در صورت عدم یکی از آنها دیگرش تا حدودی زیادی بی مورد خواهد بود. به همین منوال در مورد تمدن، که عروج از بادیه نشینی بسوی شهر نشینی ، و حرکت از انحطاط بسوی انقلاب است . این قضیه کاملا مشهود و ثابت خواهد بود، چنانچه در صورت که یکی از جوانب این دو اصل عمده در هجرت های تمدنی و دستاوردهای بشری نادیده باشد اطلاق لفظ مدنیت وتمدن بر آن عبث و بیهوده خواهد بود. گفتم: درست است که ما امروز به اصطلاح شما شاهد تمدن متحرک هستیم که در مسیر تکاپو و حرکت قرار دارد و هیچ انسانی عاقلی قادر به زدودن این حقیقت کاملا مشهود نیست، اما سوال اینجاست که حرکت و پویای برای کدام هدف، با چه فلسفه ای، و متکی بر کدام اساسات و اصولی…؟! واقعیت اینست که میان التهاب و بزرگی، و میان لولیدن و حرکت کردن، فرق نهایت زیاد است..!! آری دوست من! تمدن کنونی غرب درست است که بزرگ معلوم میشود اما این بزرگی ناشی از میکروبها و ویروسهاست، انسان غربی امروزی که به اصطلاح انسان متمدن است میلولد اما نمیرود، گُنده است ومیان تهی، نه بزرگ وقوی…!! حقیقت اینست که رأس تمدن غربی آنچنان محکم به سنگ لحد قبر ایدئولوژی ماتریالسیم خوانخوار خورده است که دیگر قادر به ایستاده شدن و بر پاشدن نخواهد بود، واین حقیقت است که برایم همچون اصول اعتقاد مشهود و مبین معلوم میشود. بر اساس همین حقیقت واضح است که کثیری از علمای فکر واندیشه جهان اسلام رونده بودن جامعه غربی را رد نموده، و حقیقتش را جز تقلا و نابودی چیزی دیگری نمیدانند، زیرا فرهنگ و تمدنی که انسان را به طرف قهقرا و وحشت بکشاند، جز تاریکی وظلمت چیزی نخواهد بود. !! بلی عزیزم! حق داری تا بپرسی که چرا تقلا؟ به چی اساسی فنا و نابودی؟! و روی کدام استدلال و منطقی؟! این پرسش است که اکثریت طارح آن اند و حق همه نیز است! جوابش را من نه!، عالم و دانشمند مسلمان نه!!، بلکه الکسیس کارل یک از بزرگترین رهبران ایدئولوژی مطرح غرب پاسخ میدهد. او چنین میگوید: ” زجر وتقلای غرب را باید در بی دینی و ماده پرستی انسان غربی جست وجو کرد”. جوان عزیز!! رهبران فکر غربی، یا به اصطلاح پیام آوران مدنیت و انقلاب صنعت غربی همچون نیوتن، سارتر،هایدر وهگل جز بر دو اصل زیرین بر چیزی دیگری تکیه نکردند وآنهم : 1ــ صنعت تهی از معنویت 2ــ و برقراری ارتباط شکم با شهوت برایش گفتم: مگر شما کتاب “سه رساله زیگیسموند شلومو فروید” نخوانده اید، اگر هرعاقل صفحات اولش را صرف ورق بزند باز درمیابد که سخن در کجاست و قصه های مان چیست؟! عزیزمن: از این چنین فرهنگی تقاضای معقول و درستی چون ارزش دادن به دین و عالم بالا ننما، آری!! آنها هرگز به دین، معنویت و عالم بالا ارزش قایل نمیشوند تا تبدیل اصول را مهم بشمارند. اگر سخنانم را باور نداری برو و در تمام اروپا که جامعه ای بر اساس پلورال سیاسی یهودیت است از آدولف هتلر قاتل خیالی میلیون ها انسان از نسل یهود ستایش نما!!، یا حداقل بر حق بودن کشتار خیالی بیش از5 میلیون یهودی تردید بخود راه بده، اولین کسی که باید به محکمه بکشاندد و تو را مستحق عذاب ببیند همان خادم خدمتگار خانه ات خواهد بود!، چرا؟ آخر به چه خاطری اینها اینقدر درین مسئله حساس اند؟؟، جواب اینجاست که این مسئله درهویت یهود و توجیه مظالمش نهایت حایز اهمیت است، اهمیتی که نه دموکراسی را میشناسد؟! و نه آزادی بیان را میخواهد؟! آری دوست گرامی! آزادی بیان، دموکراسی حقوق زن، قضیه پلوالیسم دینی و… همه عناوین زیبای اند برای بزرگ و زیبا نمایش دادن تجمع میکروبهای زشت و بد قیافه…!! اما از دیدی دیگری نیز میشود این قضیه را برسی نمود وآن نظر خاص نسبتی است طوری که اگر صرف در مورد یک دین خاص صحبت نمایم باز خواهیم گفت: مدائن غرب دیگر توان جلوگیری از نورحیات بخش اسلام را ندارد، چون انسان غربی دیگر به تمدن جدیدی نیازمند است، تمدنی ونظام که فلسفه و هدفش غیر از اهداف مکاتب مستکبر و ظالم امپریالیزم، وکمونیسم باشد، وعلاوه برآن تجارب تلخ از این دو شاخه ای شجره ای خبیثه ای غربی ، برای این نوع انسان مجال پذیرش سخن تهی از تجربه را نمانده است. واین اسلام یگانه نظام آزادی بخش حیاتی است که گفته هایش را بر اساس تجربه ای مثبوت نشان داده است. این سخنان شاید برایمان احساساتی گونه معلوم شود اما حقیقت واضح اینست که: انسان غربی امروزی به تمدن نیاز دارد که حقیقت ماضی اش پیام آور آینده اش باشد. مدنیت که ایمان به الله و آزادی انسان برای سعادتش در راس همه اعمالش باشد. آری تمدنی که دین را برای انسان عرضه نموده و دانش را ازو نستاند.!! اینجاست که درین موقف حساس داعیان آزادی و حریت در پی نجات و سعادت انسانها برآمده وفریاد متعالی ان العالم ینتظردعوتکم برای همه ای مان مرتفع میسازد.

1 دیدگاه برای «ان العالم ینتظر دعوتکم….!!»

  • نوامبر 22, 2017 در t 6:45 ق.ظ
    Permalink

    اسلامیار صاحب جواب منطقی و درستی نوشتید.

    پاسخ دادن

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *