نوشته: عبدالرحمن عزام
الله متعال برای به خوبی سپری شدنِ زندگی انسان، او را با خوبیها، راستیها و درستیها آَشنا نمود و بدیها، زشتیها و نارساییها را به او شناساند تا خوبیها را فراچنگ آورد و از زشتیها، خویشتنِ خویش را دور بدارد. لذا از بَدو خلقتش هنگامی که او را در بهشت برین خود جای داد، بدو آموخت تا از زیباییها بهره ور گردیده و با فرمان؛ {اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَكُلاَ مِنْهَا رَغَداً حَيْثُ شِئْتُمَا} [بقره:35] «تو با همسرت در بهشت سكونت كن و از (نعمتهاي فراوان و گواراي) آن، هرچه و هر كجا كه مي خواهيد، خوش و آسوده بخوريد» او را از همهی نعمتهای فراوان و گوارای بهشت، برخوردار نمود. و از او خواست تا در مقابلِ این همه انعام و بخشش، فقط اوتعالی را سپاس گوید و نعمتش را شکر، بجای آورد؛ {كُلُواْ مِن طَيِّبَاتِ مَا رَزَقْنَاكُمْ وَاشْكُرُواْ لِلّهِ} [بقره:172] «از چيزهاي پاكيزه اي بخوريد كه روزي شما ساخته ايم، و سپاس خداي را بجا.» این دستور الله متعال مبنی بر بهرهوری از پاکیزهگیها و در پی، شکرگزاری و ابراز سپاس، برای آن بود که آدم را با این ابراز سپاسی هر چند کم، نعمتی دگر افزاید؛ {لَئِن شَكَرْتُمْ لأَزِيدَنَّكُمْ} [ابراهیم:7] «اگر (از نعمتهاي خدادادي، به وسيله ثبات بر ايمان و تلاش در عبادت) سپاسگزاري كرديد، هر آيینه (نعمتهاي خود را) برايتان افزايش مي دهم» و در همین حال او را از نزدیک شدن به آنچه با صلاح و نیکویی اش سازگار نبود، برحذر داشت؛ تا نشود با تمسک و انجام آن، خود با کردهی خویش، بر خود ستمی روا دارد و از زمرهی ستمگران و ستمکاران، گردد؛ زیرا اگر انسان به اوتعالی ایمان آورد و شکرگزارش باشد، هرگز مورد عذابش قرار نخواهد گرفت؛ {مَّا يَفْعَلُ اللّهُ بِعَذَابِكُمْ إِن شَكَرْتُمْ وَآمَنتُمْ} [نساء:147] «خداوند چه نيازي به عذاب دادن شما دارد اگر شكرگزاري كنيد و ايمان بياوريد؟ پروردگار شكرگزار (طاعت و عبادت بندگان و) آگاه (از اعمال و نيّات همگان) است.». در کنار آن، از همان آغاز آفرینش، آدم و همسرش را به عنوان والدین نخستین، خاطر نشان ساخت؛ {وَلاَ تَقْرَبَا هَذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الْظَّالِمِينَ} [بقره:35] «وليكن نزديك اين درخت نشويد و از آن نخوريد. چه (اگر چنين كنيد) از ستمگران خواهيد شد.» و این هم برای آن بود تا این دو با دوری از نارساییها، هم خود و هم فرزندان و بنی نوع بشری که پس از ایشان به گردونهی دنیا قدم می گذارند، از «ستمگری» برهند تا نشود با این عملِ ناپسندانه در زمرهی نابود شوندگان و هلاک شدهگان در آیند؛ زیرا جزا و سزای «ستمگران» همانا نابودی و تباهی دنیا و روسیاهی و ذلت و زبونی آخرت بوده و پاداش نیکوکاران و صلاح پیشهگان، سرفرازی و کامیابی و سعادت دو دنیا خواهد بود.
و این سنت الله متعال است که در امتداد تاریخ، هرگاه قوم و ملت و امتی دست به طغیان و سرکشی و ستمگری زدند، ایشان را در ورطهی هلاکت و نابودی قرار داده و با گونههای مختلفی، به عذاب شان گرفتار نموده است. و در این زمینه، قرآن گواه آشکاری است که در لابلای اوراق زرین خویش، نابودی اقوامی همچون: قوم نوح، عاد، ثمود، اصحاب اخدود، اصحاب فیل، ستمپیشهگان قریش از قبیل ولید بن مغیره و ابولهب و… را به روایت گرفته و بیان داشته است که این بیچارهگان را در دنیا نفرینی است توأم با ذلت و در آخرت نیز رسوایی و بدنامی بس بزرگی، در انتظار شان است.{وَأُتْبِعُواْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا لَعْنَةً وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ} [هود:60] «در اين دنيا دچار نفرين (مردمان) و طرد (از رحمت يزدان) شدند (و از پس ايشان بدنامي و رسوائي ماند) و در روز قيامت نيز (همين طور به لعنت و طرد از رحمت گرفتار مي شوند و منفور خدا و فرشتگان و مردمان مي گردند)» و همینانند که {خَسِرَ الدُّنْيَا وَالْآخِرَةَ ذَلِكَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِينُ} [حج:11] «بدين ترتيب هم دنيا و هم (نعمت و سعادت) آخرت را از دست مي دهند، و مسلّماً اين زيان روشن و آشكاري است (كه انسان هم دنيا و هم آخرتش بر باد فنا رود).»
الله سبحانه و تعالی همواره با انسانهای ستمدیده و مظلوم همراه بوده و با معیت او است که پیروزی و ظفرمندی همیشه برای ایشان، رقم خورده است. اوتعالی موسی علیه السلام را هنگامی که بران بود تا جهت رهاییبخشی بنی اسرائیل، ایشان را از دریا بگذراند، همراهی نمود و موسی علیه السلام با ابراز خوشحالی از این همراهی، برای بنی اسرائیل که ترس و هراس سراپا وجود شان را فراگرفته بود، اعلام داشت: {إِنَّ مَعِيَ رَبِّي} [شعراء: 62] «پروردگار من با من است.» و پیامبرِ اسلام صلی الله علیه وسلم نیز در سختترین هنگامه، آنگاه که مرگ و زندگی دعوتی به وسعتِ نبوت، به چند تار عنکبوت وابسته بود، برای ابوبکر صدیق، یارِ غار خویش، ابراز داشت: {إِنَّ اللّهَ مَعَنَا} [توبه:40] «خدا با ما است.» و همین همراهی اوتعالی با ستمدیدهگان و رویارویی اش با ستمگران بود که سرانجام، پیروزی و نصرتِ خویش را شامل حال شان ساخت و دشمنِ هر چند قوی شان را نابود و کید و مکر و خدعه و نیرنگ شان را بر باد داد.
اما؛ اینک که در جای جای این گیتی، چشمان ما از دیدنِ مظلومان بیپناه و بییار و یاور، پر است، و به اذهان، ستمگریهای فرعون و نمرود و اخدودیان، تداعی میشود. و همهگان سر بر آسمان عدلِ الهی و دست بر آستانِ دادگری او، برآورده اند و فریاد { مَتَى نَصْرُ اللّهِ}[بقره:214] «پس ياري خدا كي (و كجا) است؟!» سر می دهند، به یقین باید گفت: { أَلا إِنَّ نَصْرَ اللّهِ قَرِيبٌ} [بقره:214] «بيگمان ياري خدا نزديك است.» و مژدهی شان داد که « اجابت، از درِ حق، بهر استقبال می آید.»
آری! همانسان که الله سبحانه وتعالی، ظالمانِ ستمگرِ پیشینیان را به سراشیبِ هلاکت و نابودی وارونه ساخت و سرنوشت باطل گرایان و مبارزین با حق و حقیقت را همواره و در طول و امتداد تاریخ، نابودی، تباهی، خسارت و خسران قلمداد نمود؛ همچنان، مردم، امتها، سرداران و سردمداران و تمدنهای امروزینی که پای در جای پای آن مکاران و ستمکاران قرار داده اند را نیز به عاقبت ناسرانجامِ شان گرفتار و زندگی ذلیلانه ای در دنیا و عذاب سختی در آخرت، در انتظار شان قرار خواهد داد.
وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنقَلَبٍ يَنقَلِبُونَ