نوشته: محمود مدرس نور
به مناسبت ششمین سالگرد تاسیس نهاد جوانان مسلمان
دیروز در مراسم برزگداشت از ششمین سالگرد تاسیس نجم در هرات باستان، یکی از سخنرانان اصلی استاد شفیق الله الهامی بود، سخنانش توسط محمود مدرس نور به رشته تحریر در آمده است:
« برادران عزیز! نجم در سه مستوای تعلیم و تخصص، تربیت فکریی افرادیکه تعهد واقعی به این سرزمین و ملک داشته باشند و مبارزه با تعصب های قومی، اجتماعی، سمتی، حزبی… کار میکند. نجم به درستی می داند که در کنار تعهد، تخصص هم باید وجود داشته باشد و درکنار تخصص هم، تعهد. نجم به تعهد و تخصص به دیده لازم و ملزوم یک دیگر، نگاه می کند.»
«برادران عزیز! دست آورد های نجم را در 6 سال گذشته به دو بخش تقسیم می شود: دست آورد های داخلی نجم و دست آوردهای برونی نجم.»
«نجم در این 6 سال، توانست که لوایح کار آمد و موثر تنظیمی برای خود دست و پا کند. نجم در اول تاسیس خود ضرورت داشت که در همه ی عرصه ها نظریه پردازی کند، تصور ایجاد کند، در مرحله عمل بگذارد، با احتساب نتایج بدست آمده، به سنجش موثریت آن بپردازد. همین بود که با تغییرات و تعدیلات لازم در همه بخش ها، نجم توانست لوایح و دستورالعمل های منظم تنظیمی برای خود ایجاد کند.»
«نجم، توانست که در راه تقرب اقوام، افکار و ولایت گامهای عملی بردارد. توانست بین اقوام از قسمت های مختلف افغانستان برادری و اخوت را بوجود آورد. الان جوان هراتی دوستان زیاد در ننگرهار، جوان قندهاری دوستان زیادی در میمنه، جوانان پنجشیری دوستان در هلمند…… و قس علی الهذا….»
«هزار ها تن در نجم انگیزه یافتند که اگر متعلم هستند، حتما محصل شوند، اگر محصل لیسانس هستند حتما ماستری بگیرند اگر هم ماستری هستند حتما دوکتورا بگیرند. از بین نجوم نزدیک به 50 تن در حال تحصیل دوره ماستری هستند و «یک» تن در مقطع دوکتوراست»
«کسانی را میخواهیم تربیت کنیم که سُکاندار این ملک باشند که خانه ی شان، خانواده ی شان….. هرچه دارند در این ملک باشند. نه اینکه افغانستان محل دَرَو آنها باشد که خرمن این ملت را به آتش یغما بسوزند با اندک بادی چون بید بلرزند و با پاسپورت خارجی خود، زود تر از خارجی فرار کنند…….»
«دومین دست آورد نجم: تلاش های بود که عامه مردم از این خوان گسترده مستفید گردند و به این کاروان و قافله نور بپیوندند. ستاره ی بزرگ معارف که بعد از کانکور بزرگترین آزمون در سطح ملی بود! هدف این آزمون بزرگ ملی آن بود که این فکر نهادینه شود: نوک کلاشنکوف راه حل نیست، راه حل نوک قلم هست! در زمان امروز از یک کتاب باید بیش از تفنگ ترسید. فرهنگ مطالعه باید نهادینه شود، این پیام این آزمون بزرگ بود که قسما نتیجه هم داد.»
«جوانانی زیادی با فکر درست اسلامی تربیه شدند: فکری که نه افراطی هست و نه هم تفریطی. افکار افراطی همان است که به نام خدا و به نام رسول خون می ریزند، جنایت مرتکب می شوند، هتک حرمت می کنند، جوانان شرق اسلامی را هیزم و بوته جنگ خونینی می کنند که بنام اسلام جنگ می شود اما منفعت آن به هر جایی می ریزد الا اسلام. در غرب اسلام بدنام شده و همیشه به مسلمانان به دیده یک انتحار کننده و به دیده ی یک جامعه ستیز آدمکش، قاتل دیده می شود.»
«اما افکار تفریطی کسانی هستند که قرائت های لیبرال پروتستانت غرب که از دین مسیحیت در زمان روشنگری غرب انجام شد، می خواهند که مصادیق آنرا در اسلام یابند و بدون توجه به شرایط و ظرفیت و محدودیت های جوامع اسلامی، میخواهند آنرا اجرا کنند. شاید نیت آنها خیر هم باشد و شاید هم دوست این ملت باشند، اما دوستی آنها همان «دوستی خاله خرسه» هست که بخاطر دور کردن یک مگس با سنگ به سر دوست خود کوبید! اینها که میگویند که اسلام یک رابطه عمودی بین خدا و انسان هست، اسلام در مدیریت اقتصاد، اجتماع، سیاست، صلح و جنگ…. دخلی و تصرف ندارد، مصداق همان کسانی هستند که به قسمتی از قرآن ایمان آوردند و بر قسمتی دیگر کافر شدند. نجم بیزار و بری از هردوی این قرائت هست. نجم بادرک شرایط و ظروف موجود، برنامه های دارد که ملت را به صلح و سعادت برساند.»
«نجم خود را یک فرزند رشید از خانواده امت مسلمه می داند، مرز های جغرافیایی امروزی را مرزهای جاهلیت می داند، باشادی آنها شاد می شود و شکر می کند با غم آنها محزون می شود. اما مع الاسف این مرز بندی را، به عنوان یک واقعیت تلخ تاریخی می پذیرد که ظاهرا برداشتن آن در این سده ممکن نباشد. بادرک این واقعیت، نجم خدمت به این سرزمین را اولویت خود می داند. نجم عمیقا و دقیقا می داند که این سرزمین آباد نخواهد شد مگر اینکه جمعا تلاش کنیم، مگر همه با هم بیاییم در کنار این نهضت بزرگ اسلامی- ملی ایستاد شویم. نجم از انتقاد ها و پیشنهاد های سازنده با سعه صدر، با پیشانی باز و آغوش گرم استقبال می کند. مسئولیت همه است که با انتقاد و پیشنهاد خود در کنار نجم باشند.»