نجم

عدالت؛ از فلسفه ی وجودی تا واقعیت جوامع بشری!

نویسنده: حکمت الله «حَمدی»- عضو نجم فراه

مؤرخ: 1396/8/20

عدالت از کلمه «عدل» گرفته شده که به معنای یکسان بودن و برابری میباشد و در اصطلاح عبارت از برخوردار بودن افراد از حقوق کامله شان میباشد.

در جوامعِ که عدالت حاکم باشد، افراد میتوانند در رفاه کامل زندگی نموده و از همه امتیازات دینی و انسانی شان مستفید گردند، طوریکه حقوق هیچکدام ضایع نگردد. در چنین شرایط جامعه با سرعت کامل بسوی ترقی پیش رفته و در راه پیشرفت آن هیچ مانعی بوجود نمی آید. اما اگر این قضیه برعکس گردیده و به موضوع عدالت توجه صورت نگیرد، موجب نا رضایتی افراد گردیده و نظم جامعه بصورت کامل بهم میخورد. آن وقت است که راه بسوی تباهی جامعه باز میگردد.

عدالت در اسلام

عدالت در دین مقدس اسلام مفهوم بسیار گسترده و عظیم داشته که همه ابعاد زنده گی را در بر میگیرد. عدالت از جمله مفاهیم عمده تعالیم اسلامی بوده و یکی از مقاصد عمده بعثت پیامبر(ص) میباشد.

کلمه عدالت در قرآنکریم زیاد ذکر گردیده است که دلالت بر اهمیت آن میکند،

قسمیکه خداوند متعال می فرماید:{ وتمت کلمة ربک صدقا وعدلا لامبدل لکلماته} س انعام آیه115

ترجمه: «ومشیت پروردگار تو با صدق وعدل به جریان افتاده است، هیچ عامل تبدیل کننده بای مشیت های او وجود ندارد».

همچنان در بسیاری از احادیث نبوی به آن اشاره شده است. طوریکه رسول الله(ص) می فرماید:(سه چیز است که سبب نجات آدمی است و سه چیز مایه هلاکت او است، سه چیزی که باعث نجات او میشود:

1_عدالت در حالت خشنودی و غضب2_ میانه روی در حالت غنا وفقر3_ ترس از خدا(ج) در پنهان و آشکار …ادامه)

برعلاوه نمونه های بزرگی از عدالت در تاریخ اسلام به چشم می خورد، که حضرت عمر(رض) از نمونه های بازر آن بوده و به عدالت شان مشهور بودند.

حضرت علی(رض) می فرماید:{عمر(رض) را دیدم که سوار بر شتری بود و درحال جستجو بود، گفتم: امیر المومنین کجا می روی؟ گفت: به دنبال شتری از بیت المال میگردم، گفتم: به خدا که خلفای بعد از خود را به مشقت انداختی، عمر (رض) گفت: ای ابوالحسن مرا ملامت نکن، بخدا اگر در آن سوی فرات بچه شتری بمیرد، روز قیامت حسابش از عمر گرفته خواهد شد.}

بر علاوه این داستانهای زیادی درمورد عدالت این بزرگمرد نقل گردیده است.

پس عدالت را باید از دین مقدس اسلام فرا گرفت تا جامعه مرفه داشته باشیم.

عدالت به تعبیر امروزی

امروزه عدالت مفهوم دیگری را به خود گرفته است و آن چنین است که بعضی از اثر آن می میرند و عده دیگری در رفاه و آسایش زنده گی می نمایند.

امروزه هرشخص به اندازه توان خویش بر زیر دستانش ظلم روا می دارد و شفقت به گونه کامل فراموش گردیده است. اغنیاء حقوق نیازمندان را زیر پا نموده وهمه چیز را برای خود شان میخواهند و این را فراموش نموده اند که درسرمایه شان حق خداوند(ج) نیز وجود دارد که آنرا باید بپردازند.

امروزه عدالت چنین است که عده ای از گرسنگی ویا سرما میمیرند و عدهی دیگر در ناز ونعمت به سر میبرند. اسراف بیش از حد میکنند ولی به فقرا چیزی از آن نمیدهند. در واقع ما هویت واقعی مان را فراموش نموده ایم، فراموش کرده ایم که امت شخصی هستیم که اگر لباسهایش پاره میشد، خودش آنها را وصله میزد.

پس بعید است ساخته شدن اجتماعی که چنین اوضاع در آن حاکم باشد. همانا که عمده ترین عامل تباهی جامعه بی عدالتی .