نوشته : مرتضی حکیمی
موفقیت چیست؟
موفق کیست؟
چگونه یک فرد موفق شویم؟
موفقیت یعنی سلامتی، معنویت، ثروت، آرامش، خدمت به دیگران و امثال آن تعریف شده است.
هیچ کس جز خود فرد نمی داند که چقدر موفق است بخاطر این که موفقیت یک صفت و حس درونی میباشد تا این که فرد باور نداشته باشد کسی نمیتواند بگوید که او فرد موفق است چون هر فرد موفق از عمل که انجام می دهد شناخته می شود.
موفقیت چالش های بسیاری دارد اما باید به آن ها بی توجه باشیم تا به آنجا که میخواهیم برسیم خواهیم رسید، گفته می توانیم که یکی از ویژگی های موفقیت داشتن هدف است که این به همه آشکار و واضح است.
انسان بی هدف همواره برای برآورده کردن اهداف دیگران خواهد کوشید چه بخواهد چه نخواهد این یک امر حتمی است.
بعضی از دانشمندان موفقیت را چهارضلعی طلایی میدانند که از چند بخش تشکیل شده باشد و آن عبارت اند از: نظم، برنامه ریزی، سرعت عمل و زمان شناسی بوده می تواند.
وقتی باور فرد به موفقیت مثبت باشد انسان از چند ویژگی برخوردار خواهد شد:
1- نوع نگاهش به زندگی که دارد مثبت خواهد شد.
2- حرکت، فعالیت و تلاش خود را با برنامه ریزی همراه خواهد کرد.
3- با شکست های جز ایی، در سر راهش نا امید نخواهد شد و دیگر این که همواره برای رسیدن به موفقیت و پیروزی، بیشتر فعالیت خواهد کرد
برای این که یک شخصیت موفق بوده باشیم به طور فشرده قابل ذکر است که باید بعضی جزء ها را در نظر بیگیریم:
- 1- موقعیت شناسی: مثال بارز این عنوان را به طور خلاصه میتوان از تعادل یا عدم تعادل بایسکل یاد کرد
- 2- تفاهم: اغلبا ناکامیهای ما در روابط انسانی حاصل سوء تفاهمات بوده میتواند یعنی این که ما تا حقیقت را درک نکنیم نمیتوانیم واکنش مناسبی در مقابل نشان دهیم.
- 3-شجاعت: داشتن هدف و درک شرایط کافی نبوده بلکه در رابطه به این شجاعت عمل لازم میباشد بی تحرکی و دست روی دست گذاشتن انسان را در مواجهه با مسایل عصبی و نا توان میکند اگر آنقدر صبر کنیم و دست روی دست بگذاریم تا از نتیجه ایی کاری مطمین شویم هرگز برای تحقق و برآورده کردن اهداف خویش حرکت نکرده ایم
- 4- خیرخواهی: افراد و یا شخصیت های موفق و با هدف به سایرین هم اهمیت میدهند و برای هم قطاران و هم نوعانشان احترام قایل میشوند و در کل میتوان گفت که با دیگران همانطور که زیبنده انسان ها است رفتار خواهند کرد. و همچنان در اخیر باید گفته شود.
- برای این که بتوانیم خیرخواهی را در خودمان افزایش دهیم باید ۳ وظیفه را برای خود اختیار کنیم:
سعی کنیم که با درک حقیقت در باره مردم ارج و قرب آنها را نزد خود بالا ببریم و فراموش نکنیم چیزی که ما را خاص جلوه خواهد داد داشتن اهداف است که برای خود تعین کرده ایم.
باید به خود فرصت فکر کردن درباره احساسات، نظرها، امیال و نیاز های سایرین را بدهیم و کوشش نکنیم افکار و خواسته های خویش را بر دیگران تحمیل کنیم.
مردم را مهم بدانیم و با این روحیه با آنان برخورد کنیم باید بدانیم رفتار که نشان میدهیم با احساس ما رابطه مستقیم و مستحکم دارد.