نوشته: محمد ناصر ساجدی
یک نسل کتاب خوان می تواند عیب های جامعه را از دامان جامعه دور کنند حتی اگر عیب های جامعه قوم پرستی باشد و یا اینکه در آن جامعه جهل ارزش بیشتر داشته باشد !
چرا باید فکر کرد که با داشتن یک نسل کتاب خوان می توانیم جامعهء خود را بسازیم ؟ یا به عبارت دیگر : آیا یک نسل کتاب خوان می تواند جامعه را به جایگاه واقعی اش برساند ؟
به جواب باید گفت که نسل کتاب خوان کمک می کند تا جامعه به معنی ارزشی آن عرض اندام کند و عیب هایش از او دور شود عیب هایی که گاه او را نابود می کند و گاه او را محکم می آزارد ، کسی که کتاب می خواند و به وسیلهء کتاب به آگاهی می رسد و بعد تعهد خود را حفظ می کند جامعه را دوست می دارد و تلاش می کند تا جامعه اش هم دوستداشتنی باشد برای همین هم به همه می گوید : چه بی ارزش است قومی فکر کردن و چه بی ارزش است اینقدر متفرق شدن!
کسی که کتاب می خواند و مدام کتاب می خواند می داند و به یقین می رسد : کسی که با او موافق نیست دشمن اش نیست بلکه انسان دیگری است با اندیشهء دیگری!
در این صورت همپذیری در جامعهء کتاب خوان به وجود می آید که اختلاف برای مسائل جزئی را بی ارزش می پندارند و همه اگر چه با هم اختلاف نظری دارند برای ساختن جامعه تلاش می کنند ، یکی می رود تا معلم شود تا نسل دیگر را تربیه کند و دیگرش می رود طبیب شود تا درد های مردم را تداوی کند و هر دو دوش بر دوش هم و دست به دست هم برای این هدف تلاش می کنند…
کتاب به مردم کمک می کند که به دانش و آگاهی فکر کنند و دیگر به جهل اعتماد نکنند و نپندارند که جهل ارزشی دارد که جامعه را نگاه می دارد بلکه کتاب می فهماند : جهل ارزشی ندارد بلکه آنچه باید ارزش داشته باشد دانش است !
در این صورت نسل کتاب خوان به گرد جهل نمی چرخند بلکه دانش را دوست دارند و حرف کسی را که از جهل ، قوم پرستی ، فریب و منافع شخصی حرف می زند را نمی شنوند و اصلا در یک جامعهء کتاب خوان جاهل جایگاهی ندارد بلکه کسی که جایگاه دارد فرد با دانش است و فرق نمی کند که آن فرد از کدام قوم و از کدام نژاد است ، این گونه بی کفایتی و بی درایتی در جامعهء کتاب خوان کم رنگ می شود و در راس جامعهء کتاب خوان تنها کسانی خواهند بود و حرف خواهند زد که برای همه فکر کند نه منافع شخصی خود و دیگر مردم را به قوم گرایی دعوت ندهد و مردم هم به دعوت او لبیک نخواهند گفت…
با داشتن یک نسل کتاب خوان یک جامعهء آگاه ، متحد ، متعهد و متخصص می داشته باشیم که در آن جامعه همه برای باسازی فکر می کنند و همه دست به دست هم با مشکلات مقابله می کنند و تلاش می کنند تا کشور شان ساخته شود و شهروند درجه یک و درجه دو ارزشی ندارد نزد آنها، بلکه آنچه ارزش دارد چیزی است که یک جامعه را می سازد و به بقای یک جامعه کمک می کند.