تخصص کلید قیام اُمتِ اسلامی!
درین مختصر کلمات سری میزنیم به اینکه تخصص اولین پیام اسلام است و امروز چرا مسلمانان به آن ملبس نیستند؟ مسلمانان چی تاوان را در فُتُور خویش از آن می پردازند؟ و نگرشی داریم درمورد جوامع غیر اسلامی و موشگافی های پیرامون عدم احترام به این پدیده در میان مسلمانان.
تخصص:
تخصص در هربخش خاصتاً در بعد تعلیم یا دانش آموزی یکی از ضروریات اشد و مبرم جامعه ی بشریست. و برهمین اساس است که پروردگار عالمیان ازمیان بیش از 77هزار کلمه قرآنکریم اولین کلمه ایکه نزول قرآن با آن آغاز می شود کلمه (إقرأ ) را انتخاب میکند. الله متعال میفرماید: ( إقرأ باسم ربک الذی خلق …) و بر پیامبری نازل میشود که خواندن بلد نیست و می بنیم که بشکل امر نازل میشود، در حالیکه در قرآن کریم امر های زیادی وجود دارد که این امرفقط امر خواندن یعنی اولین امر پروردگان به محمد (ص) خواندن است خود دلالت به این دارد که کلید هرنوع تمدن برمیگردد به خواندن، جستار، تحقیق و…
تخصص صفت ایست برای احدی عارض گشت اَقدام شاهان را نزدش خم میکند، شوکت و جلال را پدید میآورد، مرزها را میشکند و دروازه ها عروج را میگشاید. این راهیست که هرکسی کمر خم کند میسر میشود.
میبینیم که کلید قیام، ترقی و تعالی و گنج در قرآنکریم برای مسلمانان 14قرن قبل داده شده و آنزمان کسانیکه برآن قدر گذاشتند و کمرخم کردند توانستند نیمی از زمین را تحت قیادت خویش درآورند، استازی تمام بشریت را نمایند.نمونه قدردانی هایشان چی بود؟ چگونه به درجات کمال رسیدند؟
- پیر و جوان طفل و فلان و فلان نمی گفتند، هرکه عالم بود فاضل بود و برای علم حق اولویت می دادند مثل: زید ابن ثابت که نوجوان بود اما همه از او میپرسیدند و میجستند اگر چه پدرش غلام بود کدام منصب وجاه و ثروتی نداشت، اما به نسبت علم او همه به او حق اولویت میدادند و سایر بزرگواران عالم در صدر اسلام.
- جایکه اگر مسئله مادیات پیش می آمد به علم حق اولویت داده میشد مثل معامله پیامبر (ص) با اسرای بدر.
این بود که روزی رسید که جهانیان برای کسب علم نزد مسلمانان آیند و کمر شاگردی خم کنند، نتیجه همان بود که امروز در هر بعد از دست آورد مسلمانان در راستای تمدن سازی یاد آوری میشود .
اما امروز حالت جهان اسلام از چه قرار است ؟
آن امت ایکه امتِ اقرأ خوانده میشود آن امتِ نیست که قرآن میخواند، طی تحقیقاتیکه صورت گرفته در سطح جهان اسلام 37درصد مطلق بیسواد اند که این نتیجه آنست که 4درصد مواد ناخالص خود را خود خالص میسازند. غیرآن مراتب بیشتر بیسوادی غیر مستقیم وجود دارد وعلم و تحصیل در جایگاه سوم بعد از امور نظامی و اقتصادی قرار دارد وحتی امروز در قبال آن فتوی های کراهیت سرداده میشود!
در کشورهای غیراسلامی این طور نیست آنها مدارج بلند علوم تجربی را طی کرده اند. آنها نتیجه پیشرفت، تعالی، صلح و رفاه شان را در نهادینه شدن علم و دانش میدانند. که ما نمونتاً کاستاریکا را که از امنیت و سواد بالا در سطح تمام افراد اش برخوردار است یاد آوری میکنیم:
در آن کشور ریس جمهور آن بدون محافظ از خانه اش بیرون آمده با مردم خوش و بش مینماید، یک پولیس در برابر 5معلم وجود دارد، نقطه جالب و قابل ملاحظه این که کوستاریکا ارتش نداشته تنها پلیس ملی حافظ امنیت آن میباشند به این تناسب تعداد پلیس ها از نمره ایکه معلمان میدهند کم است.
بیایید قیاس کنیم؛ که چرا مسلمانان صدر اسلام آنطور بودند، امروز جهان غیر اسلام چگونه است و امروز ما چگونه ایم ؟:
تام فرید من یک نویسنده امریکایی است وی سخن ننگ آمیزی مینویسد که امروز جهان مدیون غرب خاصتا امریکا، بناء دنیا را لازم است که از امریکا پیروی کند و باز طعنه آمیز سخنانش را ادامه میدهد در ابعاد مختلف این امریکا است که حکم میچلاند اقتصاد، تکنولوژی، نظامی … پس جهانیان را لازم است که از امریکا پیروی کند اگر خوش باشند یا نه .
دکتر راغب سرجانی یک موضوع را از یکی مسئولانه یهودی در کتاب اهمیت مطالعه نقل میکند که وی میفرماید: ما از اسلام نمی ترسیم چراکه امت اسلامی نه میخواند و نه مطالعه میکند. دکترراغب در ادامه میفرماید: در حقیقت این کاذب راست گفته است امتیکه نمی خواند بی هیبت است کسی از او هراس ندارد.
چیزیکه از لابلای گفته های این دشمنان اسلام دانسته میشود طعنه های ایست که هرمسلمان و متدین را میخراشد و جای بسا شرم بر امت اسلامی است که امروز بیشتر از یک و نیم میلیارد نفوس دنیا را تشکیل میدهد و بالای منابع بزرگ زیرزمینی خواب است اما یک چیز از از دست آورد خودش نیست و باز هم ادعای مسلمانی هم مینماید.
واقعا این امت علم را در خدمت خود گرفته است خورده وخواب است. نه خود را درخدمت علم چنانیکه امروز در جامعه اسلامی برداشت میشود تعلیم و آموزش را منحیث گاو شیری استعمال میکنند اگر شیر نداد راه دیگری جستجومیکنند.
اگرچه اسلام آموختن علم را عبادت میداند اما این امت اکثرا علم را منحیث عبادت فرا نمی گیرند همه از برای ثروت کار میگرند.
امتیکه در صدر اسلام به علماء را ارزش میدادند امروز به مادیات ارزش میدهند هرکس امکانات مالی داشت هرکاره است و از عالم فقط در بدل پول کار میگیرند.
محصل ما امروز از روز آغازین تحصیل هوای چگونگی پول بدست آوردن را دارد. اکثر استادان ما در انتظار تکمیل شدن ساعات است، از ابتداء الی اخیر ماه در انتظار فرجام موعد امضای استحقاق .
با این حالات تأسف بار رسیدن ما به سعادت کاریست بسا مشکل به صورت از مطالب ایکه پیرامون رسیدن به سعادت بیان داشتیم زمانی بدست می آید که ما خود را واقعیت امت اقرأ قرار بدهیم اوقات را مدیریت نموده به امنیت، صلح و پیشرفت برسیم ورنه حال ما همین خواهد بود که است.