تقسیمات قومی، زبانی، سمتی، سیاسی و فکری موجود در کشور امیدها در مورد وحدت ملت را کمرنگ کرده است.
وحدت به آرمانی می ماند که تبدیل شدن آن به واقعیت از انظار مبهم گردیده است. در همین حالت نجم صدای وحدت را بلند نموده و برای جمع آوردن اقشار ملت به یک مرکز تلاش های مسلسل انجام می دهد.
در روز اول بهار امسال نهاد جوانان مسلمان (نجم) اجتماع سالانه اش را برگزار نمود که در آن جوانان همه اطراف کشور اشتراک داشتند. فضای اجتماع مملو از محبت و برادری بود و عاطفه و صمیمیت همه جا را گرفته بود.
مرواریدهای بارانی و عطرهای گل نارنج فضای جلال آباد را زیباتر ساخته بود. منسوبین نجم از ولایت های مختلف به گرد یک هدف و یک پیام جمع شده بودند.
شعارهای مملو از احساسات به زبان های پشتو، دری، ازبکی و بلوچی زمزمه می گردید و سخنگویان بدون هیچگونه دغدغه بیانیه های شان را به یکی از زبان های کشور ارایه می نمودند.
دوستی از هرات به زبان پشتو شکسته اما شیرین مهمانان برنامه را به معرفی می گرفتند و جوان ازبکی شعارهای “هوډ د انقلاب لرم، لاس کې مې کتاب لرم” را سر می داد.
جوانان ننگرهار و کندهار به زبان دری تبصره می کردند و نمایندگان خوست و پکتیا سوالات را به دری جواب می دادند. در حین خوش آمدید تبسم های جوانان به ژرفای قلب راه پیدا می نمود و گرمی به آغوش کشیدن یک دیگر از دور احساس می شد. جوانان غریب از همدیگر در ملاقات اولی دوستان نزدیک مدت های طولانی جلوه می نمودند. در واقع فکر و هدف مشترک آنها را به گرد هم آورده بودند و بس.
صحنه های خدا حافظی اثر عمیقی بر دلها می گذاشت. محبت ایمانی در جریان دو روز آنقدر در قلب ها پایین رفته بود که در هنگام جدایی سیل های اشک از چشمان جاری می نمود.