نجم همان همان امید و راه فرزندان متین این مرزبوم است که با ریختن خون شان عزت و اسلامیت این سرزمین را میخواستند، اگر چه با جان فشانی های بسا بزرگ راه بزرگی را ترسیم کردند؛ اما به آن همان هدف واقعی که داشتند دست نیافتند.
هیولای ناخلف از جنس بشری ، آزمندان تربیت شده کلب صفت و نیازمندان لجام شده ی ناخلف، آن آرمان ها را دزدیدند و سراسر تاریکی های از ضلالت و نکبت را دمیدند، و دروازه های از شرارت، افساد، دهشت، بغاوت، دوگانگی، بزدلی، تاراج (آبرو، ثروت، فرهنگ…)، تخریب، چور چپاول، جهل …. را در دریدند.
در آن هنگام نا همگون و فضای نا میمون بدور از شور و شعف اگر با چراغ 1000ولت وارد جامعه میشدید کسی را رهنما و همای خوشبختی و فلاح و برنامه ریزی برای نسل جوان بشکل منظم نمیدیدی اگر هم بود سراسر متأثر از تعفن های تهاجم های بیگانگان و غرض های قومی ویا این و آن و یا هم بسیج شدن شان برای رسیدن به منصب ها به نفع شخصی پس
ضرورت اشد بود به تأسیس نهادی از بین خود جوانان متدین و طن دوست و با احساس ایکه درد ها را تألم بخشد، آرزو ها را برآورده سازد، با بی عدالتی ها مبارزه کند، بی برنامه گی را رفع سازد، به تهاجم نه گویید ….. وافق روشن را برای نسل متدین را در جهان اسلام و خصوصا این برهه خاکی ترسیم نمایید و منحیث مشت محکم در برابر هر متجاوز بی ایستد…
آری! از آن پنج سال میگذرد که با تربیه نسل با ایمان راسخ، نترس، متدین و با احساس بدون طمع، فخر فروشی، امتیاز، احسان افروزی ، خالی از وراء های قومی، نژادی، سمتی، زبانی … در گوشه گوشه این مرزبوم غلغله و ترنم های آزادی و پشتکار و هیاهوی ها ترقی و زمزمه های آزادی و وحدت واقعی سردهند . بلی پنج سال میگذرد پنج سال محبت، تلاش، همدلی، شور و شعف اما هرسالی بهتر سال دیگر و دوستان و محبان دیگر اما این کاروان ادامه دارد کاروانیکه با اصول اساسی اسلامی مزین است ها همان هدیه الهی و این سعادت است و من الله متعال را بی نهایت شاکرم که راه رو این قافله مبارکم …
به همه نجوم مبارک
با عزم آهنین تا قله های فتح
ایثار میکنیم
پیکار میکنیم
بار دیگر ترا اعمار میکنیم اعمار میکنیم