آخرین کلمات شان قبل از اینکه سوی الله بشتابند

تقدیم بر رنج بران وستمکشان و به دست های بت شکن وکفر جهانی شکن که از اعماق و خاکستر های تلخ روزگارخویش برخاستند تا آتشکده های طغیان گر وسرکش عصر را نابود کنند و برخاستند برای بهروزی کوخ نشینان بر کاخ نشینان و به امید تداوم این حرکت …

موحد نویسنده : وائل قنديل

برگردان از عربی : بشیراحمد (موحد)

لحظه اي ىرنگ کن وبا خودت فکر کن، خودت را در لباس سرخ رنگ اعدام تصور کن، در مقابل فتوی  صادر شده برای اعدام ات، مکانی که در آنجا باید اعدام شوی، به اندازه مسافه ات با خالق ات بنگر، مسافتی کمتر از مسافه قلم با ورقی که دارد آخرین پیامت را به مردم و الله متعال مینویسد، در چنین حالتی  آیا ممکن است  چیزی جز حقیقت به زبان آوری ؟

آیا ممکن است فکر کنی بسوی الله بخاطر حساب اعمالت رونده هستی ولی كاذب و حمل كننده داستان جعلی وغلط ؟

زمان مرگ دقیقا زمان حق است ، لحظه ی اعتراف به تمامی گناهان، لحظه ی طلب پوزش،لحظه ای شکایت به الله متعال؛اگر خطایی، ظلمی وغدری باشد!

این طبیعت بشراست همانگونه که  خدایش اورا آفرید همانگونه که دانشمندان بررسی کرده اند، پس از همین لحظات هست که  کلماتی از فدا کاری ها واعدام کردن ها آورده میشود پیش از اینکه روحش به سوی الله به پرواز آید .

سند محكوميت اش است بر بالای کسانی که بر سر شان ستم وظلم روا داشته است وآخرین شهادتی است که از اعماق قلبش فوران میکند قبل از اینکه روحش بسوی پروردگار اش صعود کند.

بلند گوهای که تحريك وتشویق شده اند بر خون ٬ که رقص میکنند با لباسهای سرخ اعدام همراه با مطرب وخواننده جوان بر سر استیچ که میسرایند وتکرار میکند (سلام بر دوست من ودوست تو) در هنگام كه از یک سو شاهد اعدام سامح عبدا لله هست در منطقه کفر الشیخ (اسم منطقه ای در مصر ) که میبرند اش بسوی چوبه ای دار درحالیکه آخرین وپیام اش را به جهان و به الله نوشته است .

پیامی برای مردم عزیز دیارم وبرای هر شخص که بنده را میشناسد در داخل وخارج میگویم که گمان نکنید برایم جز گمان خیر زیرا در حقیقت من بیزار وپاکم از این خون (موضوع :انفجار صورت گرفته بود در منطقه کفر شیخ مصر بنا ٔ حکومت جبار وخود کامه ای مصر دسته دسته از اعضای اخوان المسلمون مصر به ظن انفجار اتهام بستند و زندانی نمودند بعد هم حکم اعدام شان را صادر نمود ) وهیچ چیز به یاد ندارم از این موضوع ولیکن من راضی ام به رضای پروردگار بزرگ شان ام ٬ در هر حالت الله را شکر وستایش یاد میکنم وپاک وبیزارم از هر خون ناحقی.

من الآن در اینجا (در زندان طنطا ) روبسوی الله ام وشاهدی میدهم بسوی بلند مرتبه اش که من بیگناه و پاکم از این خون ناحق، زود است که شکوه ام را بیان کنم در پیشگاه پروردگارم از هر کسی که در خون من دست دارد واگر که بشرط یک جمله هم به خونم دست داشته باشد، که ظالمین که بر بالایم ستم نموده است وکافی است برایم پروردگارم واوست نیکو کارگردان ودر بارگاه او جمع میشود دشمنان وستم گران  ولی اینها هم کافی نیست برای منع مشترکین که در مراسم قتل ٬ واز رسیدن شان در رقص وپایکوبی و… و حتی لحظه درنگ برای فکر کردن در فاجعه ای که وطن رخ میدهد اعدام ها وزندانی نمودن دسته دسته از مردم مثل اخبار همه روزه شده است چنانکه گوینده اخبار به بیان حالت آب وهوا وقیمت اسعار خارجی ونتیجه بازی فوتبال همه روزه در وقت معین میپردازد تااینکه از خودشان از سوال کند. که آیا میشود که وطن را بالای دریایی از خون بنا نمود ؟ آیا از بلندگو خوشحال وسرحال در سال جدید سوال نموده شده است که قرار است چند لیتر از خون بشر بریزد تا با رنگ سرخ كم رنگ مزین کند لباس مراسم را تا در این مناسبت ربطی داشته باشد ؟ قاضی که حکم اعدام قربانیان را صادر کرده است برای فرزندان وخانم قربان چی خواهد گفت ؟ آیا برایشان در باره دست آورد های بزرگ شان که شهر ها را تبدیل به ماتم بزرگ کردند قصه خواهد کرد ؟ آیا برايشان را خوش خبري میدهد به آینده وطن ٬ بعد از اینهه کشتار … و وی در حالت تناول غذای شب است ؟ آیا از طعم غذا خوشش خواهد آمد ؟ گمانه زنی های زیاد وجود دارد که دست آورد بزرگ در موضوع اعدام های کفر شیخ (اسم منطقه در مصر) این که تدریس میکند برای دانشجویان حقوق در سطح جهان ٬ مثلا برای تحقیق فساد وفساد استدلال و نتیجه فساد کافی است که یاد بدهید طریق نوشتن شواهد کیفری که تاکید بر اینکه که انفجار از طریق تلفون همراه صورت گرفت برخلاف آنچه که متهمین اعتراف کردند ٬ و زیر بدترین نوع شکنجه قراردهید تا آنها مجبور به گفتن غیر حق شوند وبگویند که ما از ریموت کنترول برای انفجاراستفاده کردیم در حالیکه در تحقیقات معلوم شده بود که اصلا وسیله غیر قابل استفاده است وهمان متهمین که نام فعلا در قضیه کفر شیخ دستگیر شده بودند در قضیه دیگری زندانی بودند در زندان طنطا یک ماه قبل به گفته روزنامه ( هیومن رایتس ) که از یک ماه قبل از اداره زندان آگاهی حاصل کرده بود و دال بر موجودیت متهمین در زندان در اثنا جرم ثانی واین كه وكلاي متهم بخاطر اتهام سابق متهمين به داد ستان کل عریضه پیش نموده بودند و با داشتن اعترافات ثبت شده ٬ ولكن باوجود همه تقاضا رد شد بود . وىر نهايت نیاز مبرم به مراسم بزرگ اعدام بود بخاطر تجلیل از رسیدن سال جدید تا اینکه بعد از این خارج شود دو وکیل مدافع اخوانی وبگویند آیا بیشتر وجود دارد و با فریاد وناله سر دهند وبگویند که هنوزهم ۴۵۰ هزار اخوانی در مصر وجود دارد آنها فدا کاری هار دوباره تعمیر میکند . تا اينكه قسيس بزرگ مصر خوش ومسرور سوی کلیسا عبدالفتاح السیسی در پایتخت به حرکت آید ودر باره محبت و دوستی لب بر سخن بگشاید . مگر چی خواهد گفتند کسانیکه سوی الله شتافتند از مایان درحالیکه غم از دست دادن پینالیتی در یک لیگ فوتبال بیشتر است از غم از دست دادن و ريختاندن خون بيگناه . ( لن نستسلم ننتصر او نموت) تسلیم نمی شویم یا برنده میشویم ویا هم مرگ را ترجیح میدهیم .

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *