از نجم بگویم!
نوشته:بابر تیموری هروی
به مناسبت ششمین سالگرد تاسیس نجم
به بهانه ی ششمین سالروزتاسیس نجم برآن شدم تا به نگارش شمه ای ازتوقعات مردم خویش ازین حرکت خجسته وتصورات و خطوات خود نجم بپردازم که امید توانسته باشم که درین مضمون کوتاه به حداقل متَوَقع پرداخته باشم .آنچه که در درازنای تاریخ مشهود است اینست که درگستره زمان و تحولاتی سیاسی و اجتماعی افغانستان حرکات وجریانهای زیادی با گرایشهای شرقی یا غربی درین جغرافیای کوچک ظهور کرده است .ولی متاسفانه همین جریانها کم وبیش آبشخور سلیقه های قدرتهایی قرار گرفته اند که قصد داشتند بگونه ای سرنوشت این ملت را دست داشته باشند،و با اهدافی دراز مدت مسیر جریانهای شبابی را آنگونه که خود میخواستند ترسیم مینمودند. یاهم گاهی طوری شده که دربِسترحوادث مجموعه ای آستین غیرت برزدند و کمر همت بربستند تا در مقابل طوفانهای پرتلاطُم و امواج ویرانگر سدی را ایجاد کنند .اما اییچنین پیدایشی که آبستنِ از مشکلات باشد خود در واقع مشکل ساز هست بگونه ای که فرایند احساسات وعواطف قومی ,حزبی ,منطقوی و محلی بوده اند ،وکم وبیش این گرایشها در چرخه ای سرگذشت شان پدیدار بوده است. وبعضی ها هم فراتر ازین مرزها سرکشیده و پا به پای کمونیسم ,سکولریزم ولبرالیزم وارد میدان شدند، مقصود اینکه در اغلب موارد با ظهور غیرطبیعی خود بنحوی با رنگ فرهنگ ما ناسازگار بوده و بیشترصبغه ی بیرونی داشته اند. که محصول آن انفعالات نا میمونی بوده است که نسل جوان را در کام خود فرو بلعیده و روحیۀ اخوت و همدیگر پذیری را درین قشر مسخ نموده است واستعداهای خدادادی مارا خدشه دار ساخته و چه بسا که منجر به حذف فزیکی جوانان گشته است .
البته درین گذارتاریخی بعضی از جریانهای راستی با اِنتماء اسلامی نیز قامت برافراشتند، که سوادِ اعظمی از نسل جوان را درین مسیر جهت دهی کردند .اگرچه این سازمانها دارای یک مرجعیت اسلامی بوده اند؛ اما به گونه ای روند تکاملی شان دچار نوسان بوده که باعث سقوط انگیزه و اراده کسانی بشود که با عالمی از اخلاص و حماسه درین مسیر گام نهادند .تعدادی هم ازین سازمانها و نهاد های شبابی در تطور زمانی خود گاهی مجبوراً بخاطر اینکه ازگزند روزگار و دیگر صاعِقه های سیاسی جانکاه مصؤن بمانند دروازۀ غول های اقتصادی وسیاسی را در زدند، چسان که مولانا قصۀ موش وشتررا درمثنوی آورده است که موش مهارشتربردوش همی کشید وخلاصه اینکه بر کنارآب رسیدند و موش دید که گرگ و شغال و دیگران حیوانات به ناچار کنار آب ایستاده اند,پس ازاذعان به قصور وکلان کاری بیجای خود درمرافقت با شتربه کوهان شترنشست و به خاطر آرام از آب گذشت, حالانکه دیگر اصناف دد و دام در پی گذر از آب بودند.به همین قسم این درها نیز زمانی بازشدنی بوده اند که اغراض صاحبان شان پذیرفته میشد .یعنی اینکه پذیرفتن این مطالبات جریان اسلامی را بیشترآله دست جناح هایی قرارمیداد که درپی تحقق اهداف و امیال شان بوده اند.که این نوع سازشَ یک جریان اسلامی یی را که مبتنی براصول شریعت و عزت ملت باشد از مَسار اصلی آن به بیراهه کشانده و به پرتگاه انحراف واژگون میسازد ، که إنتاج آن جز بدبختی چیز دیگری نیست.
پس توقع چیست؟
اکنون با این همه فرازونشیبهای که گذر ازآن چهره سازمانهای اسلامی را مُشوه ساخت وجریانهای جاهلی مبتنی بر مکتب کمونیزم ولیبرالیزم را هم راهی زباله دان تاریخ کرد. توقع میرود که دستان پاکی دوباره از نو عزم را جزم کنند وبه گرد افشانی عقولی بپردازند که زیر دُولَخ تعصب وتحزب رنگ باخته اند. واز سطحی نگری ,کج اندیشی و کج منشی پیشینیان دوری جسته وتوأم با مرجعیت اسلامی خود بایک انگیزه اصلاحی و یک تصورجهانی به ترمیم افکار و مرمت آثار این ملت بپردازد. البته تشخیص یک سازمان با این شاخصه ها کاریست بس مشکل ؛که صرف میتوان در سکُوی پلان وچرخۀ زمان صحت و سُقم آنرا وزنه زد ؛ چه اینکه شرایط و جو آلودۀ حاکم بر افغانستان رشد طبیعی حرکتها و نهادهای نوپای اسلامی را آسیب زده ولی با آنهم با یاری الله متعال در انتظار آنیم که ابرهای ظلمت کوچ کنند و درخشش ستاره گان رحمت تابانگر آسمان وطن ما گردد. و چشم براهِ هُمای سعادت هستیم که برسر این ملت هبوط کند و درزیر بال آن نسل جوان ما به دور از هرگونه کج رویشی دینی وجهل اندیشی غربی به خاطر آرام بآساید. درین میان نهاد جوانان مسلمان یا نجم که پیدایش آن سرآغاز یک تحول بین الافغانی هست امید های را در دل دلباخته گان دین و رهپویان دانش ایجاد کرده است, این نهاد مبارک که با دستان پاک عده ای از فرزندان مخلص وهدفمند این مرز وبوم تهداب گذاشته شده است از هرگونه لوث تعصب و تحزب عاری بوده و فقط رسالت آن حمل پیام اسلام ناب بدون از هرگونه افراط وتفریط برای نسل جوان هست.
تصورنجم چیست؟
نجم ثمره خون هزاران شهیدیست که بخاطرعزت وسربلندی این سرزمین جان خودرا قربان کردند. نجم حرکتی متعهد ومتنوع است که به تعهد با پروردگار خود وملت شریف افغانستان مصمم است تا با تمام نیرو درمقابل جریانهاییکه پیرو خط مشی مکتب های جاهلی چون کمونیزم ونشنلیزم ولیبرالیزم است به پیکار بپردازد ؛و منسوبین این حرکت میمون تا آخرین رمق حیات در مصاف این طواغیت به نبرد خواهند پرداخت و درین مسیرهیچگونه نرمش و تنازل از عقاید ناب اسلامی را پذیرا نیستند.اکنون شش سال از تاسیس نجم میگذرد و باید گفت که تاکنون در مرحله مراهقت قرار دارد، بدین معنی که تا بلوغ سنی و پختگی منهج از لحاظ زمانی به فَتره ای دراز نیاز است. اما با آنهم نسبت به شش سال پیش امیدهای مردم شش برابر شده است که نویدی است از پختگی رهبران و اخلاص رهروانِ که حملَ رسالت دین را عهده دارشده اند.
پشتوانه ای که نجم در این مسیر بدان تکیه کرده هست بصیرتیست که همخوان با فرموده ای الله متعال و واقع اجتماعی ماست که میفرماید : {قل هذه سبیلي أدعو الی الله علی بصیرة أنا ومن اتبعني وسبحن الله وما أنا من المشركين} سورة يوسف 108‹‹ بگو ای محمد این راه وروش من است، که با بصیرت بسوی پرورگار خود فرامیخوانم من و هرکسی که ازمن پیروی کرد، ومنزه است الله متعال ازهرعیب و شریکی و من درجمع مشرکین نیستم››
این بصیرتی را که الله متعال از ویژگی رسول الله صلی الله علیه وسلم و اتباع جلیل القدر شان برشمرده است مبنای تخطیط و پلان گذاری نجم هست. هرچند که موانع وچالشهای بیشماری فرا راه نجم وجود دارد، با آنهم اخلاص عمیقی که در مدیران این دایره و پوینده گان این پایگاه وجود دارد دستآوردهای ارزندۀ را در عرصه های مختلف چون فرهنگ و ثقافت ،معارف و ازهمه مهمتر بیداری اسلامی پیشکش این ملت نموده است. مخاطَبین نجم جوانانی اند که میخواهند درقبال دین و وطن خود ادای مسؤلیت نمایند و درجستجوی یک بِستر مناسب هستند که از بازوی شان گرفته وبسوی این هدف سوق دهد.. هدف نجم هم همین هست که استعدادهای جامعه را بطرفی که دین وعقیده ما میخواهد جهت دهی نماید و این جهت دهی توأم با اصلاح وموعظه ای است که معیار دعوت درکاروان حرکت اسلامی است
{ادع إلی سبیل ربك باالحكمة والموعظة الحسنة وجادلهم بالتی هی أحسن } النحل ۱۲۵‹‹ وبسوی دین پرورگارت دعوت بده با حکمت وپندواندرز ونیکی ؛ و با بهترین وسیله با ایشان مجادله کن ».
از آنجاییکه این معیار های سه گانه (حکمت وپند ومجادله نیکو)شیرازه کاراسلامی و سازوبرگ دعوتگران هست، نجم نیز سرلوحه کار خود را همین سه چیز قرارداده است.همچمنان راهبردی را که نجم تعقیب میکند برگرفته از تجربه صدها مجاهد و متخصصی هست که با اندوخته های علمی وعملی خود از درون وبیرون افغانستان درخدمت نسل جوان قراردارند و با درکی ژرف و آسیب شناسی شِگرف نظاره گر کار ماهستند .
اولین گامی را که نجم درین مسیر برمیدارد اصلاح عقیده ی فرد هست ،و براین باور هست که یک جامعه ی سالم ونظام اسلامی زمانی بوجود میآیدکه اسلام در زندگی تک تک افراد جامعه تجسم پیداکند وقبل ازینکه حکومت اسلامی بزور شمشیر بیاید، جامعه را باید اسلامی ساخت تا اینکه بدون هیچ پرخاشگری وستیزه ای نظامی در موازات با اراده مردم بوجود آید.
طبیعت این دین نیز همین هست ، وفراتر یا فروتر ازین خروج از وسطیتی است که الله متعال آنرا شاخصه ی این امت قرارداده است{وکذلك جعلنكم أمة وسطا لتکونوا شهداء علی الناس ویکون الرسول علیکم شهیدا} ‹‹وبدینگونه شما(مسلمانان)را امت وسط قرارداده ایم تا برمردم گواه باشید وپیامبر بر شما گواه باشد››بقره ۱۴۳.
کار نجم توضیع برنامه دین با روشی نوین برای نسل نوین است. طوریکه همخوان با روحیه ی جوانان بوده و دربَستر و دفتر، در حضَر وسفر، در گرمی وسردی ،در قلت وکثرت وخلاصه اینکه در سنگر ومنبر دغدغه امت وملت خودرا در سر داشته باشند و درهرکجای دنیا که هستند در فکر وذکر شان یک پروژه بنام دعوت و اصلاح در دوران باشد وقبل ازینکه رهبری این ملت را دردست بگیرد و یا اینکه قیادت این کشور را عهده دارشود درمکتب دعوت به مفهوم کاملش تربیت یافته و ترخیص عسکری خودرا از حرکت اسلامی دریافت کرده باشد . آنوقت است که ما توانسته ایم در پرورش و تربیت قیادت خود موفق باشیم و پیش ازاینکه قاید ما فریفته ی وعدهای چرب ونرم دشمن شود ویا شکار مَصیَد استعمار گردد بیدار باشد و با پس زمینه ی دعوتی و تحریکی خود به تدبیر امور ملت بپردازد .اینجاست که سرنوشت ملت مان به خیر تغییر میکند و شایسته است که همه نهادهای محلی ومنطقوی یی که منحصر به قوم و نژاد خاص است که درین مسیر با نهاد جوانان مسلمان یکجا شده و میوه ای را که همگی بدنبال آن هستند زودتر وپخته تر نوش جان کنند و درپایان از الله متعال خاضعانه استدعا میکنیم که در قدم همه ی افرادی که درین مسیر گام می نهد برکت نهد , تا باشد که این ملت مظلوم حرفی برای گفتن نانی برای خوردن وچشم بصیرتی برای دیدن داشته باشد .
وجزاکم الله خیرا
