دعوتگران مسیحی افغان در دهلی جدید

عبدالرحمن زعیم،دهلی

بیشتر از یک دهه بدینسو که توجه جامعه جهانی به افغانستان جلب شده است، شاهد هستیم که افغانستان در موارد مختلفی رشد نموده است و کشورهایکه به افغانستان همواره درهای همکاری را گشوده است، نیز در مسایل مختلفی به این کشور همکار بوده که برخی در بخش های نظامی، عده ای اقتصادی، بخشی آن ها در مسایل آموزشی و علمی، و نیز عده ای از آنها در چندین موارد با افغانستان همکاری نموده اند. یکی از این کشورها که آغوش همکاری را برای کشور ما گشوده، کشور هندوستان میباشد که در مسایل بیشتر اقتصادی و آموزشی با کشور ما همکاری نموده که همیش محسوس بوده است.

اما اینرا میدانیم که به “مقولۀ محلی افغانی، به میدان خشک وخالی” کسی با کسی کمک نمیکند مگر اینکه یک فرد دلسوز خاص جهت رضای خدا با یک نیازمند دیگری کمک کند. کشور هندوستان از بدوتأسیس ادارۀ مؤقت، انتقالی و به تعقیب آن دوره های ریاست جمهوری، با افغانستان در پهلوی دیگر معاونت ها، همکاری فراهم نمودن بورسیۀ تحصیلات عالی برای محصلان افغان در داخل کشور هندوستان، و به همین قسم فراهم نمودن زمینۀ تحصیلات خصوصی برای دوره های لیسانس، ماستری و دوکتورا، افغانستان را کمک کرده است. تعدادی از محصلین افغان از طریق بورسیۀ دولتی و عده ای هم با مصارف شخصی خویش، در هندوستان؛ جاییکه از نظر پرداخت فیس به تناسب دیگر کشور ها ارزانتر و از نظر کیفیت درس هم حتی با کشور های غربی برابری میکند، به تحصیل پرداخته است.

چنانچه در این مدت کشور هندوستان، این زمینه سازی را برای محصلان افغان، خصوصاً همکاری بورسیۀ دولتی را نموده است، ثمرۀ آنرا افغانها بدست آورده است؛ اما، آیا کشور هند در مقابل از افغانستان و افغانها هم کدام منفعتی بدست می آورد؟ آیا این کشور بدون کدام مقصد به افغانستان همکاری مینماید؟ چنانچه در آغاز این مطلب مقولۀ افغانی را بکار بردیم که «به میدان خشک و خالی کسی به کسی چیزی نمیدهد» لازم میدانم که اهداف کشور هندوستان در مقابل همکاری با افغانستان را در جند نکته مورد بحث بگیریم که منجمله میتوان به موارد مانند همکاری هند با افغانستان جهت مقابلۀ دپلماتیک با پاکستان و غیره اهداف سیاسی و نظامی را نام برد؛ اما آنچه قابل بحث است مسایل تهاجم فرهنگی و ارتداد افغانها به مسحیت می باشد.

رسانه ها و تهاجم فرهنگی، قیمت خدمات هندی
متأسفانه که با ورود جامعۀ جهانی به افغانستان، به یکبارگی و بصورت بی سابقه هدف دادن فرهنگ افغانی و اسلامی و مبارزه با این فرهنگ در صدر برنامه های کشور های مختلف قرار گرفت که هر کدام به نحوی به ترویج فرهنگ های غیر اسلامی کشورهای شان در جامعۀ سنتی و اسلامی افغانستان پرداخته و این موضوع را از راه های مختلف خصوصاً برنامه های رسانه ای بشمول رادیو، تلویزیون، مطبوعات چاپی و انترنتی توسعه داده چنانچه ماهانه و سالانه میلیون ها دالر صرف این فعالیت ها میشود. ازدیاد و موجودیت رسانه های وابسته در افغانستان که تعداد شان به صدها میرسد خود نمونه ای از این مسئله بوده که اکثراً کوشیده اند با برنامه های موسیقی، فیلم و سریال های مبتذل و ضد اسلامی، توجه فامیل ها، بزرگسالان و هر دختر و پسر افغان را جذب کنند. در پهلوی این همه تعداد کثیری از سریالها و فیلم های هندی میباشد که از اکثریت رسانه های تصویری، حتی تلویزیون های دولتی افغانستان در بعضی ولایات را میتوان یادآوری کرد که به صورت کامل با فرهنگ اسلامی در مبارزه بوده و کوشیده اند توجه مردم را بخود جذب کنند. اگرچه دولت افغانستان، خصوصاً پارلمان و وزارت اطلاعات و فرهنگ این کشور چندین بار کوشید تا این سریالها را توقف دهد؛ اما نه تنها اینکه توقف داده نتوانست بلکه چندین دفعه رسانه های تصویری دولت را به استهزاء گرفته و در مورد ناتوانی دولت پوچ گویی کرده اند. وزارت محترم اطلاعات و فرهنگ که در بعضی موارد با تعدادی از رسانه ها برخورد میکند و به اندکترین اشتباه شان، رسانه را توقف داده یا مسدود میکند، ثابت ساخته است آنقدر صلاحیت را ندارد تا هر کاری دلش بخواهد انجام دهد. نمونه ای از این صلاحیت داشتن و نداشتن آن مسئله پخش سریال های هندی است که این وزارت محترم هیچ وقت نتوانست تا بعضی تلویزیون های خصوصی افغانستان را مانع شود تا از پخش سریال های مبتذل هندی جلوگیری نموده و بتواند نفوذ خویش را ثابت نماید. این مسئله میرساند که بعضی دست های قوی وجود دارد تا از تصامیم بزرگ یک وزارت هم جلوگیری نماید. لذا تهاجم فرهنگی هند و مبارزه با فرهنگ اسلامی یکی از قیمت های است که ما افغانها در مقابل تسهیلات و خدماتی ارزانی را که کشور هند به افغانها مهیا میسازد می پردازیم و این کار از نقطه نظر یک شهروند هندی برای هند قابل ستایش است که هیچ فعالیت خویش را بدون قیمت انجام نمی دهد و برای ما شهروندان افغان یک خجالتی است که دولت ما این قدر ذلتی را تحمیل میکند که دین و فرهنگ ما را برای خدماتی که ارایه میشود، فدا مکند.

محصلین افغان، دعوتگران مسیحی در دهلی
کشور هند به نام کشور هزار مذهب نیز مشهور است و این بدان معناست که در بیش از یک میلیارد نفوس این کشور میتوان هرنوع مذهب و دینی را یافت؛ اما ارتباط با محصلین افغان مقیم این کشور، خصوصاً در دهلی جدید مرکز هند، نشانگر این است که داعیان بزرگ مسیحی از کشور های مختلف بویژه اروپا و امریکا به این کشور سرازیر شده تا از یک سو رهنما های باشند برای افغانهای نابلد و رنجدیده و از سوی دیگر هم زمینه سازی باشد برای ترویج مسحیت بین جو

تاریخ شاهد بوده که بیشتر جنبش ها و تجمعات برای اهداف تغییرات اجتماعی و سیاسی در بین جوانان تحصیل کرده ایجاد شده است، لذا به همین قسم تعداد از محصلین افغان در دهلی نیز انجمنی را به نام «خدمات بشارتی مسحیان افغان در دهلی جدید» ایجاد کرده اند. این کلیسا (در هنگام نوشتن این مطب نتوانستم تاریخ دقیق تآسیس کلیسا را دریابم)  چنانچه معلوم است جهت دعوت افغانها به سوی مسحیت ایجاد شده است، به روش های گوناگونی فعالیت میکند. در عضویت این انجمن محصلین افغانی شامل اند که از افغانستان به اینجا آمده اند و دختران و پسران مجردی هستند که به دور از خانه و والدین، در لیله های مخصوصی زندگی میکنند و خوشحال نیستند که اعضای غیر انجمن یا کلیسا از زندگی شان با خبر شوند، چون ایشان تنها اعتماد بالای کسانی دارند که عضویت شان را داشته باشد. اگرچه خواستم تا فعالیت های آنرا بصورت دقیق تری پی گیر کنم؛ اما به مجرد اینکه بعضی اعضای آن دریافتند من به عنوان یک ژورنالیست دنبال تحقیق خویش میباشم، از ارایۀ معلومات و همکاری اباء وزیدند، اما در پی تحقیقات  دریافتم که بصورت عموم، این انجمن خدمات و فعالیت های خویش را بصورت ذیل ارایه میکند:

ملاقات و جذب محصلین جدید الورود به دهلی:
همه ساله افغانها جهت تحصیلات عالی به هند میروند، محصلین جدید که وارد دهلی مرکز هند میشوند، کوشش نموده تا با افغانهای مقیم دهلی ارتباط برقرار نمایند، چون واقعاً از ملاقات و دیدن هموطن خویش در خارج از کشور از یک سو خوشحال شده و لذت میبرند و از سوی دیگر از راهنمایی های آنها مستفید میگردند. اما اعضای کلیسای افغان به شکار چنین افرادی پرداخته و با دریافت شان آنها را مورد ارزیابی قرار میدهند. در صورتیکه جوان بی پروا باشد خیلی زود به مرشد شان دلبسته و از همکاری شان استفاده مکیند. در این جریان فرد را به کلیسا و لیلۀ مخصوص برده و با دیگر اعضا زندگی میکند. در مدت کوتاه اقامۀ فرد در این محل، از دعوت بسوی مسحیت خبری نیست اما کوشش بر این است تا داخلۀ ویرا در پوهنتون های مورد نظر اخد نماید و بعد از طی مراحل شمولیت، کم کم ویرا به سرگرمی جوانی دعوت می کند که به همین طریق در گودال مسحیت افغانها در دهلی شامل خواهد شد.

مرکز ثبت اتباع خارجی یا FRRO در دهلی جدید:
این مرکز یک ویژه گی خاصی برای دعوت بسوی مسحیت دارد. هر تبعه خارجی که به کشور هند داخل میشود باید در مرکز اتباع خارجی خودش را ثبت نماید تا علاوه بر ویزۀ کشور هند که قبلاً در پاسپورت اش درج شده است، فورمۀ مخصوص و جواز  اقامه در هند را با خود داشته باشد که آن هم از همین مرکز صادر میشود. ثبت در این مرکز برای کشورها متفاوت است ک انان و تحصیل کرده های افغان.

ه برای افغانها تقریبآ مناسب است. هر افغانی که به هند وارد میشود باید تا دوهفته خود را در این مرکز راجستر نماید تا از تعقیب پولیس در امان باشد. به همین خاطر افغانها کوشش میکنند که در روز نخست یا دوم که وارد هند میشود به این مرکز مراجعه نموده و خود را راجستر نماید. در این مرکز همه روزه یا اکثر روزها دعوتگران جوان افغانهای مسیحی دیده میشود که افغانها را به مسحیت میخوانند. ویژه گی این مرکز اینست که مراجعین افغان آن اکثراً کسانی اند که برای نخستین بار از هند دیدن میکنند و همچنین بیشتر شان برای تداوی می آیند. این مراجعین به تناسب دیگر افراد، نیاز بیتشری به کمک دارند چون نمیدانند که از کجا شروع و چه باید بکنند. جوانان مسیحی افغان به کمک این افراد میشتابند و آنها را در دهلی راهنمایی مکنند تا از این طریق کمکی نیز برای جذب ایشان کرده باشند. تعداد از داعیان جوان مسیحی افغان نیز دیده میشوند که بروشور های تبلیغاتی مسیحیت را به مردم و مراجعین افغان در این مرکز توزیع میکنند. این داعیان میکوشند تا رهنمایی های در مورد تسهیلات هوتل، شفاخانه، پوهنتون و غیره را مهیا کند و کوشش میکنند تا خود بصورت رهنمای افغانهای مسافر در مدت اقامت شان، همکاری کنند تا بتوانند برنامه های شانرا بهتر تطبیق کنند. این بروشورها حاوی مطالبی مانند معلومات در مورد شفاخانه ها، هوتل های افغان، پوهنتون ها، مراکز آموزشی افغان ها، نانوایی های افغانی، جاهای دیدنی و مارکیت برتر دهلی، و سایر معلومات در مورد شهر دهلی میباشد. در پهلوی این بروشور، کتاب کوچک دیگری در مورد در یافت خداوند است که عنوان آن است «چگونه میتوان خدا را یافت» تو گویی نعوذ باالله افغانها خدا را گم کرد و خدا هم فقط در دهلی است (العیاذ باالله). تعداد از این جوانان داعی نمیخواند با هرکس ارتباط برقرار کنند که ممکن هراس از رسوایی خودشان داشته باشند، یا هم اجازه ندارند، یا ترس از عدم مصؤنیت خودشان باشند و یا هم دلایل دیگری.

خدمات بورسیه های کوتاه مدت برای جوانان و نوجوانان:
در داخل افغانستان انجوهای وجود دارد که جهت ارتقای ظرفیت جوانان و نوجوانان  دختر و پسر کار میکنند و  پررژه های در مورد آموزش مسایل کمپیوتر، لسان انگلیسی، امور اجتماعی و غیره را اجرا میکنند که بیشتر این پروژه ها از طریق سفارت های خارجی و نها دهای بین المللی تمویل میشوند. تعدادی از انجوها بعضی مستفیدین مستقیم شانرا (که همان نوجوانان داش آموز میباشند) به بورسیه های کوتاه مدت به هند انتقال میدهد. در جریان این بورسیه های کوتاه مدت، مشترکین آن در برنامه های مختلف مانند ورکشاپ ها، سیمینارها، برنامه های تفریحی، آموزش های اجتماعی و غیره اشتراک میکنند. کلسیای افغان های دهلی در اکثر موارد میزبان این برنامه ها بوده و اکثریت برنامه ها را در محلات گوناگون در دهلی ویا هم دیگر ایالت های پلان شده اجرا میکنند. اگرچه به جزء رهبران برنامه ها، دیگران بصورت مستقیم مورد هدف قرار ندارند؛ اما در جریان این برنامه ها، دختران و پسران را به مسایل گوناگون  به شمول آیین مسیحیت آشنایی پیدا می کنند.

این مطلب گوشه ای از پرداختن قیمت همکاری های جامعه جهانی را که توسط کشور هند به ما هدیه میشود، نشان میدهد و ما به یاد داشته باشیم که  به دها کشور دیگر نیز به همین قیمت و نیز چند برابر برای کشور ما کمک های بلاعوضی میپردازد. حالا اگر قیمت همکاری ها دوباره مسایل اقتصادی باشد، خیلی هم مشکل نخواهد بود؛ چون منابع زیرزمینی افغانستان به اندازه ای است تا بیشتر قروض را بپردازد؛ اما اگر پرداخت قروض همان مبارزۀ فرهنگ ضد اسلامی، دعوت به مسحیت و امثال آن باشد، چگونه باید پرداخت و عاقبت آن چه خواهد بود؟

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *