مسئلۀ کشتار ارامنه، بهانه ای برای غرب

فهیم عمر

در این روزها فاجعۀ “کشتار ارامنه” با خط درشتی سرخط اخبار رسانه ها قرار گرفته است. امریکا، آلمان و روسیه کشورهایی اند که از همه بیشتر پیگیر این قضیه شده و تا دیدند آب گل آلود است خواستند توری بیاندازند تا شاید ماهیی گیرشان بیافتد.

حقیقت واضح و آشکار است که علت اصلی این قضیه شورش، بغاوت و پیوستن ارمنی ها به نیروهای اشغالگر روسیه هنگام جنگ جهانی اول بود. ارمنی ها درهوای ساختن سرزمین مستقل تحت نام ارمنستان و تکیه به نیروهای خونخوار روسیه دست به یک سلسله اغتشاشات زدند. دولت عثمانی نیز برای جلوگیری از ادامۀ این اقدامات سعی در قانع کردن رهبران و نمایندگان ارامنه نمود، ولی تلاش های دولت عثمانی در این زمینه بی نتیجه ماند. بالآخره بعد از انجام چندین مذاکرۀ بی نتیجه با رهبران ارامنه در تاریخ ۲۴ اپریل ۱۹۱۵، خلافت عثمانی تصمیم به انحلال برخی از کمیته های انقلابی ارمنی و تبعید برخی از رهبران بازداشت شدۀ آنان گرفت.

به دنبال افزایش حملات از سوی ارامنه و به رغم تدابیر اتخاذ شده از سوی دولت عثمانی، در تاریخ ۲۷ می ۱۹۱۵ تصمیم به مهاجرت اجباری جمعیت ارمنی در مناطق جنگی و کسانی که با ارتش اشغالگر روسیه همکاری کرده بوند گرفته شد.

اگرچه دولت عثمانی جهت رفع نیازهای انسانی مهاجرین طرح ریزی کرده بود ولی تعداد زیادی از ارامنه به دلیل شرایط سخت جنگ و درگیری های داخلی، گروه های محلی انتقام جو، راهزنان، گرسنگی و بیماری های واگیردار جان خود را از دست دادند.

این همه، خلص وقایعی بود که تاریخ به حافظه سپرده است، ولی آنچه امروز مدافعین دروغین انسانیت از آن داد میزنند چیزی نیست جز دروغ و بزرگنمائی وقایع تاریخی….

با اینکه برچسپ کشتار ارامنه بر خلافت عثمانی ادعای واهی بیش نیست، با آنهم دولت ترکیه که در حقیقت وارث خلافت عثمانی شمرده میشود برای رد این ادعاها آرشیف ها ومنابع تاریخی خود را در اختیار محققین قرار داده است و از دولت ارمنستان نیز همین تقاضا را نموده است تا آرشیف های دوران جنگ را در اختیار پژوهشگران قرار دهد، ولی دولت ارمنستان از انجام چنین کاری ابا ورزیده است.

پاتریک والش نویسندۀ کتاب ” شورش ارامنه” و محقق دانشگاه کوبین که تحقیقاتی در این زمینه انجام داده است در اخیر اظهار داشته است که در حین انجام تحقیقات، موفق به استفاده از آرشیف های ترکیه شده در حالی که نمیتواند چنین چیزی را در مورد آرشیف های ارامنه عنوان کند.

در حقیقت مسئلۀ ارامنه پرده ای قرار گرفته است برای مخفی سازی جنایات بی شماری که استعمارگران و آتش افروزان جنگ ها در پناه آن خود را تبرئه می نمایند. اگر حقیقت جز اینست و اگر کهنه کاران استعمار اکنون باوجدان شده اند و ندای دادخواهی سر میدهند بهتر است ابتداء خود شان تصفیۀ حساب نمایند.

تاریخ هیچگاه دادگاه تفتیش عقاید را فراموش نمیکند، دادگاهی که مسیحیان روزگاری مردم آزاد اندیش و دانشمند را به فجیع ترین شکل شکنجه و زندانی مینمود تا اینکه یا مجبور به انکار از اصول علمی گردند و یا اینکه قتل و کشتار به شیوهای وحشتناکی در انتظار شان قرار داشت.

جامعۀ مسیحی که امروز کشتار ارامنه را به مسلمانان منصوب میکنند، آیا حاضر به پذیرش این نسل کشی و جنایات هستند؟؟؟

انگلیس که پیراستعمارگران لقب گرفته است در جریان حملات استعمارگرانه به سرزمین های تحت اشغال چه مقدار خون انسانهای بیگناهی را ریخته است آیا انگلیس حاضر است این کشتار را برسمیت بشناسد؟؟؟

تاریخ، آتش افروز جنگهای اول و دوم جهانی را فراموش نمیکند، آلمانی های قدرت طلب با برافروختن آتش جنگ ها خونین ترین صفحات تاریخ را رقم زدند و باعث شدند میلیون ها انسان به خاک و خون کشانیده شوند و میلیون ها انسان دیگر آواره و بدبخت گردند. آیا آلمان حاضر است جنایت ها و نسل کشی های دوران جنگ های اول و دوم جهانی را برسمیت بشناسد؟؟؟

استعمارگر خون آشام آسیا، شوروی کبیر، کشوری که روزگاری خون بیگناهان از چنگال های خونین آن میچکید و هرجا می رسیدند شورش و کشتار دسته جمعی براه میانداخت، خون میلیونها شهید کشورهای آسیای میانه، خون یک و نیم میلیون شهید افغانستان، بدبختی و دربدری ملتها شاهدیست بر این جنایات، آیا روسیه این لکه را بر دامان آلودۀ خود قبول دارد؟؟ ایا حاضرند بپذیرند آنان در قتل و نسل کشی ملتها در صدر جدول قرار داشتند؟؟؟

استعمال بمب های اتمی در شهرهای هیروشیما و ناگاساکی فراموش کی شده است؟؟

امروز امریکا داد از حقوق بشر، آزادی، عدالت و انسان دوستی میزند، مگر خون بی گناهان عراقی و افغانی همچون آب بی ارزش است؟

دربدری ملت افغانستان، دربدری ملت عراق، زندانهای جهنمی گوانتامو، ابوغریب و بگرام اشغالگری و خون ریزی و…

نمیدانم این اصطلاحات نزد امریکا چه مفهومی دارد. آیا آنان این جنایتگری ها را شجاعت و افتخار تلقی میکنند یا حاضرند بپذیرند در نسل کشی و در بدری دست بالایی دارند؟؟؟

آیا ملت مظلوم فلسطین تحت ظلم اسرائیل قرار ندارد؟ آیا کوچاندن اجباری و نسل کشی در حق آنان صورت نمیگیرد؟؟؟ امریکا به چه بهانه ای از جنایات اسرائیل حمایت میکند؟؟؟

اگر قرار باشد جنایات و مظالم استعمارگران و سلطه جویان دنیا را بنویسیم کتابها و صفحات بیشماری ضرورت است تا همه در آن بگنجد، ولی خوشبختانه تاریخ ذخیره گاه خوبی برای ثبت هر واقعه و حادثه است. صفحات تاریخ در خود ثبت دارند که آزادی خواه و عدالت پیشۀ واقعی کیست و قاتلان و دشمنان انسانیت چه کسانی بوده اند.

این شب پرستان تیره دل از طلوع صبح صادق اسلام میترسند، در هراس اند که امت بزرگ اسلامی بار دیگر گردن نیافرازد و عدالت و برابری جاگزین وحشت و بربریت آنها نگردد. به همین سبب هرحیله ای را برای خدشه دار ساختن چهرۀ مسلمانان و تاریخ زرین آنان بکار میبرند تا نسل جدید و روشنفکر مسلمان را از رفتن به مسیر حقیقی بازدارند.

برما مسلمانان است تا پاسدار تاریخ و گذشتۀ خود باشیم و کارکردهای گذشتگان را سرمشق آیندۀ خود قرار دهیم تا بار دیگر پرچم عدالت و برابری را برگنبد انسانیت به اهتزاز درآوریم.

(ولاتهنوا و لا تحزنوا و انتم الأعلون ان کنتم مؤمنین)

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *